loading...
بلاجوک
امیررضا بازدید : 468 پنجشنبه 29 دی 1390 نظرات (1)

محققان جامعه شناس بریتانیایی از سال ۲۰۰۲ به دنبال یافتن بامزه ترین لطیفه دنیا بودند.

به گزارش ایسنا محققان دانشگاه هرفوردزشایر نیز برنامه ای را با نام «آزمایشگاه خنده» آغاز کردند تا تاثیر لطیفه ها را بر مردم فرهنگ های مختلف بررسی کنند.

آن ها از مردم کشورهای مختلف خواستند تا لطیفه های خود را ارائه دهند و لطیفه هایی که از سوی دیگران ارائه شده اند را ارزیابی کنند.

لطیفه برنده این نظرسنجی، لطیفه ای بود که یک روان پزشک انگلیسی اهل منچستر گفته بود. او در این لطیفه شکارچیان نیوجرسی را سوژه خود قرار داده بود.

امیررضا بازدید : 429 پنجشنبه 29 دی 1390 نظرات (0)
ک ایرانی وارد بانکی در منهتن نیویورک شد و یک بلیط از دستگاه گرفت…
 

وقتی شمارش از بلندگو اعلام شد بلند شد و پیش کارشناس بانک رفت و گفت که برای مدت دو هفته قصد سفر تجاری به اروپا را داره و به همین دلیل نیاز به یک وام فوری بمبلغ ۵۰۰۰ دلار داره. »»»


در ادمه مطلب

امیررضا بازدید : 421 جمعه 23 دی 1390 نظرات (1)
من امروزتصمیم گرفتم برنج درست کنم و یه دستورغذایی پیداکردم واسه این کار که میگفت قبل ازدم کردن برنج کاملا شستشو کنین. پس من آبگرمن رو راه اندازی کردم و یه حموم حسابی کردم قبل ازا ینکه برنج رو دم کنم ولی من آخرش نفهمیدم این کار چه تاثیری تو دم کردن بهترب رنج داشت




در ادامه مطلب

امیررضا بازدید : 188 پنجشنبه 03 آذر 1390 نظرات (0)


همی شیخ به پاره‌ای از مریدانش دستور داد تا برای رسیدن به صبر، چهل روز معتکف بشدندی.

مریدان شوریده حال شدندی و از شیخ پرسیدندی که یا شیخ، راه دیگری هم برای به دست آوردن صبر موجود باشد؟

شیخ فرمود آری یک ساعت استفاده از «اینترنت پرسرعت
Dial UP ایران»

مریدان همی نعره‌ای کشیدندی و راه بیابان پیش گرفتندی...

امیررضا بازدید : 242 یکشنبه 29 آبان 1390 نظرات (0)

محتویات این مطلب جهت آشنایی افراد غیر ایرانی با کلمات و واژه های ایرانی بوده و فاقد هرگونه ارزش دیگری‌ست! باید عرض کنیم که ممکن است برخی لغات دارای شکل املایی یکسان در ایران قدیم بوده اما خب ورژن جدیدش دیگه معنی سابق رو نمی‌ده!

 

تلفن همراه: وسیله‌ای سه‌کاره جهت کلاس گذاشتن، آهنگ گوش کردن و نهایتا‍ عکس گرفتن است.

 

در ادامه مطلب

امیررضا بازدید : 180 پنجشنبه 28 مهر 1390 نظرات (0)


1-هیچ وقت مجبور نیستی به تعداد موهای سرت بری خواستگاری.کافیه فقط یه “بله” کوچولو بگی اونم با هزار منت و ناز و کرشمه
2- به سادگی آب خوردن می تونی چند تا پسر رو تو کوچه به جون هم بندازی.(روشش رو خود خانما بهتر می دونن.پس نیازی به نوشتن نیست!!)

 

بقیه در ادامه مطلب

امیررضا بازدید : 444 یکشنبه 10 مهر 1390 نظرات (0)

مرد , مظلوم یا آب زیر کاه ؟!


۱- به نظر شما ، چرا ۹۹در صد آقایان از همسرشان می‌ترسند ؟!


2- چرا آقایان زمانیکه با همسر خود قصد ورود و یا خروج از دری را دارند ، می‌گویند خانوم‌ها مقدمند و اجازه می‌دهند که اول همسرشان از در عبور کند ؟!


۳ – شما فکر می‌کنید که اگر روزی همسر مردی از طبقه شصتم ساختمانی سقوط کند و در طبقه پنجاه و هشتم با دست ، میله ای که از دیوار ساختمان بیرون آمده را بگیرد و در هوا معلق بماند ، این مرد برای نجات همسرش چه اقدامی‌انجام خواهد داد ؟!


۴ – چرا معمولا در تصادفات رانندگی ، میزان صدمه ای که به خانوم‌ها وارد می‌شود بیشتر از آقایانی است که مشغول رانندگی می‌باشند ؟!

درادامه مطلب

امیررضا بازدید : 173 یکشنبه 10 مهر 1390 نظرات (0)


چندی است که لطیفه های موسوم به «پـَـ نـَـ پـَـ» در ایمیل هایی که دوستان برای یکدیگر می فرستند، دست به دست می چرخد و هر بار، دسته ای دیگر از این لطیفه ها از راه می رسد.
این نوع لطیفه آنقدر طرفدار پیدا کرده که نه تنها در شبکه های اجتماعی صاحب صفحه  ویژه و ده ها هزار طرفدار شده، بلکه حتی سایتی نیز در این زمینه راه اندازی شده است.
لطیفه های «پـَـ نـَـ پـَـ» اغلب در یک فضای گفت وگوی دو نفره اتفاق می افتد؛ نفر اول سؤالی بدیهی را مطرح می کند و نفر دوم، با قرار دادن عبارت «پـَـ نـَـ پـَـ» در ابتدای جوابش، طوری پاسخ می دهد که فضایی طنزگونه ایجاد می کند.
نگین حسینی، دانشجوی دکترای علوم ارتباطات در شانزدهمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات، با استفاده از نظریه و مفاهیم موجود در ارتباطات شفاهی، به نحوه  شکل گیری لطیفه های «پـَـ نـَـ پـَـ» از دیدگاه ارتباطی پرداخته و در بخشی از این مقاله آورده است:
ریشه ساخت مفاهیم طنز یا جوک های موسوم به «پـَـ نـَـ پـَـ» در فضای مجازی (اعم از ایمیل ها و شبکه های اجتماعی) و سازنده آنها چندان مشخص نیست. این رشته دراز طنز، پس از جوک های موسوم به «مملکته داریم؟» و «فک و فامیله داریم؟» پدیدار شد.
تفاوت عمده جوک های «مملکته داریم؟» با «پـَـ نـَـ پـَـ» در این است که اولی، به مصادیق «عینی» یا واقعی رخدادها می پردازد که البته از نگاهی، جنبه طنزگونه به خود می گیرند اما گروه دوم، لطیفه ها یا جوک هایی هستند که با هدف خنداندن مخاطب «ساخته» می شوند و خصلت عینی یا واقعی ندارند.
وی با ذکر مثال هایی از این لطیفه ها تأکید می کند: یکی از مباحث ارتباطی در حوزه ارتباطات شفاهی که بررسی پدیده «پـَـ نـَـ پـَـ» را امکان پذیر می کند، «مقصودهای ارتباطی» است. با استفاده از این مبحث، می توان نحوه شکل گیری و ساخت هر «پـَـ نـَـ پـَـ» را شناسایی کرد.
حسینی در ادامه مقاله اش به تشریح مقصودهای ارتباطی از بیان این لطیفه ها پرداخته و در بخش دیگری از آن آورده: کسانی که به شیوه «پـَـ نـَـ پـَـ» سؤال های روزمره را پاسخ می دهند، ضمن خنداندن مخاطب، او را به طور جدی به این فکر فرو می برند که به راستی در ارتباطات شفاهی و حین گفت وگو، چرا سؤالاتی از این دست میان افراد رد و بدل می شود که پاسخ آنها چنان مبرهن است که اصل پرسش را زیر سؤال می برد و حتی آن را به سُخره می گیرد؟ آیا چنین پرسش هایی در متن مکالمات و ارتباط شفاهی انسان ها، زیادی و بی فایده به نظر نمی رسند؟ به راستی ضرورت طرح سؤالاتی که پاسخ معلوم و مشخصی دارند، چیست؟
معنی و نقطه دید و نتیجه گیری از بخش های دیگر این مقاله است که متن کامل آن در شانزدهمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات منتشر شده است.

امیررضا بازدید : 202 جمعه 08 مهر 1390 نظرات (0)

یکی از رفقا که مدت زیادی نیست که به سمت استادی یکی از دانشگاههای تهران خودمون نائل اومده نقل میکرد که ... :

سر یکی از کلاس هام توی دانشگاه ، یه دختری بود که دو ، سه جلسه اول ،ده دقیقه مونده بود کلاس تموم بشه ، زیپ کوله اش رو میکشید و میگفت : استاد ! خسته نباشید !!!

البته منم به شیوه همه استاد های دیگه به درس دادن ادامه میدادم و عین خیالم نبود !

یه روز اواخر کلاس زیر چشمی میپاییدمش !

به محض این که دستش رفت سمت کوله ، گفتم : خانوم !!! زیپتو نکش هنوز کارم تموم نشده !!!!!

همه کلاس منفجر شدن از خنده ،

نتیجه این کار این بود که دیگه هیچ وقت سر کلاس بلبل زبونی نکرد!!!!

هیچ وقت هم دیگه با اون کوله ندیدمش توی دانشگاه !!!
.
.
.

.

نتیجه اخلاقی : حواستون جمع استادای جوون دانشگاه باشه !

امیررضا بازدید : 201 شنبه 02 مهر 1390 نظرات (0)
 
هدف خداوند از آفریدن مردها (طنز)
فقط خانم ها بخونند…

چرا خدا مردها را آفرید؟

1. هدف خاصی نبود

2. گِل اضافه مونده بود

3. نسخه آزمایشی بود

4. اصلا کار خدا نبود

چرا خدا مردها را از روی زمین برنمی دارد؟...

 

1. از نظر خدا مردها وجود خارجی ندارند

2. مگه ما روی زمین مرد هم داریم

3. وجود اینگونه از درندگان برای موازنه جمعیت روی زمین ضروری به نظر میرسد

4. حالا چه عجله ایه؟

اگه خدا مردها را نمی آفرید چی می آفرید؟

1. چیز خاصی نمی آفرید

2. پیراشکی

3. خروس دریایی

4. فضای خالی

اگر جمعیت مردها منقرض شود چه می شود؟

1. مگه قراره اتفاقی بیافته

2. خارشتر کویر لوت که آفت نداره

3. اکوسیستم به شرایط بدون انگل برمی گردد

4. یه هیولا کمتر دنیا قشنگتر

چه وقت مردها عاشق می شوند؟

1. چه وقت مردها عاشق نمی شوند!

2. هر وقت مامانشون بگه

3. چون یکدفعه می شوند خودشان هم نمی دانند که کی می شوند

4. یک روز از همین روزا !

مردها چه وقت عشق قبلی خود را فراموش می کنند؟

1. در همون وقتی که عشق جدید خود را کشف می کنند

2. جدید و قدیم نداره فقط بازیگر نقش زن عوض میشه .(قانون 4 نیوتن)

3. بستگی تام و تمام به میزان تستسترون دارد.

4. رابطه مستقیم با نظر مادر بزرگ کودک فهیم دارد.

مردها معمولا هر چند مدت یکبار عاشق می شوند؟

1. هر شب

2. هر وقت که خدا بخواد

3. هر وقت تستسترون بگه

4. سیکل خاصی ندارند

مردها وقتی تصمیم به ازدواج می گیرند چه کار می کنن؟

1. اون موقع نمی تونن کار خاصی بکنن!

2. تمام تلاششون رو می کنن که بتونن 1 کاری بکنن!

3. به مامانشون می گن که 1 کاری بکنه چون دیگه وقتشه که اونا رسما خیلی کارا بکنن!

4. می رن کلاس آمادگی جسمانی!!

وقتی مردها تصمیم می گیرن ازدواج کنن چی می گن؟

1. چیزی نمی گن چون وقت عمله

2. وقت نمی کنن چیزی بگن

3. اولش چیزی برا گفتن ندارن ولی بعد که خرشون از پل گذشت نطقشون باز میشه

4. در این برهه از تاریخ طبیعی هیچ کس نمی فهمه که اونا چی می گن

مردها چطور زن زندگی شون رو می گیرن؟

1. با دست

2. با تور

3. با چنگول

4. با زبون

معیار مردها برای انتخاب همسر چیه؟

1. هر که پیش آمد خوش آمد

2. به روش جستجوی ترتیبی در لیست سیاه

3. ده بیست سی چهل

4. به قول مادر بزرگ پسر، دختر مثل پارچه می مونه هر روز 1 مدل بهترش میاد، وامیستن بهترش بیاد

چند بار گفتید واقعاً،واقعاً !! خیلی به مردها خندیدید!

پس نتیجه اینكه : خدا مردها را آفرید كه گاهی خانمها را بخندانند و اغلب اوقات آنها را حرص بدهند !
شما جدی نگیر جهت مزاح گفتن…

 

امیررضا بازدید : 157 شنبه 02 مهر 1390 نظرات (0)

عصرایران: می گویند در برج میلاد بستنی ای سرو می شود که روکش طلا دارد! قیمت این بستنی 250 دلار است!

فرض شماره یک با فرد شماره یک:
- فرض کنید که شما این بستنی را خوردید!
• ما شکر بخوریم که چنین بستنی را بخوریم؟
- مگر شما چه چیزتان از بقیه کمتر است؟!
• از کدام بقیه؟!
- از همان هایی که این بستنی را می خرند و می خورند!
• خب تابلوست! پولمان کمتر است؟!
- خب اینکه مشکلی نیست! بروید وام بگیرید و بستنی روکش طلا بخورید!
• ما اگر به زحمت بتوانیم دو عدد ضامن آن هم از نوع معتبرش را جور کنیم و گوش شیطان کر وام بگیریم، به یک زخم دیگرمان می زنیم نه اینکه برویم بستنی 250 دلاری بخریم!
- خب از آن وام های درست و حسابی بگیرید تا هم بتوانید به زخم تان بزنید و هم به بدنتان!

فرض شماره دو با فرد شماره دو:
- فرض کنید که شما بستنی روکش طلا را خوردید!
• این وصله ها به ما نمی چسبد! بروید با فرد دیگری فرض کنید!
- حالا فرض کنید! می گویند فرض محال که محال نیست! فرض محال کنید!
• خب آخر ما هم مشکلمان همین محال است! وقتی محال است که ما چنین بستنی را بخوریم چرا الکی به معده مان استرس وارد کنیم؟! آخر اصلاً روحیه معده ما با چنین چیزهایی سازگار نیست! ما مدتهاست که می خواهیم برویم مگنوم بخوریم دو دلیم! می ترسیم نکند معده مان از تعجب شاخ دربیاورد! آن وقت شاخش بزند روده مان را سوراخ کند و بعد خر بیار و باقالی بار کن! باز خرج بیمارستان و ...اصلاً ولمان کن! شاید ولمان کردند در خیابان!! ما نمی خواهیم فرض کنیم! برو خودت فرض کن!

فرض شماره سه با فرد شماره سه:
- فرض کنید که شما بستنی روکش طلا را خوردید!
• وا! من طلا بخورم؟! خدا مرگم! نزنین این حرفو! زبونتونو گاز بگیرین! نه آقا! نه! آقامون میگه طلا خطرناکه! یه بار بهش گفتم برام یه النگوی طلا میگیری؟! کلی عصبانی شد و گفت: «زن! این چه حرفیه می زنی؟ فکر کردی من از تو سیر شدم که برات النگوی طلا بگیرم! هیچ فکر کردی اگر یک روز النگو رو دستت کردی و به خاطر اون النگو کشتنت من دیگه با این عذاب وجدان نمی تونم زندگی کنم؟!» ما هم دیدیم راست میگه! حالا شما توقع دارین من طلا بخورم! نه! وای خدا مرگم بده! اگه شکممو سفره کردن چی؟! شما جواب آقامونو میدین؟!

فرض شماره چهار با فرد شماره چهار:
- فرض کنید شما چنین بستنی را خوردید!
• دیگه چی؟! می خوای یه روز خوش تو زندگی نداشته باشم؟! می خوای هر وقت میرم دستشویی از استرس نتونم درست کارمو بکنم؟! اصلاً اگر ما طلا را خوردیم و طلا کشید پایین! آنوقت ما چه غلطی بکنیم! از آن بدتر اگر طلا کشید بالا و ما خواستیم طلایمان را بفروشیم چه؟ می دانید چه مصیبتی باید بکشیم تا این طلا را دفع کنیم و آن را بتوانیم به موقع بگیریم! جایتان خالی یک بار یک سنگ بی ارزش دفع کردیم کلی بدبختی کشیدیم! این که دیگر طلاست و مشکلاتش دو برابر است! آخر هم باید دفعش کنی و هم باید موقع دفع مراقب باشی یک وقت داخل چاه نیافتد!

فرض شماره پنج با فرد شماره پنج:
- فرض کنید شما بستنی روکش طلا را خوردید!
• چرا فرض کنم؟! می روم و بستنی روکش طلا را میخرم و می خورم! دیگر چرا ذهنم را اذیت کنم و فرض کنم!
- ایول! یعنی شما می توانید چنین بستنی را بخرید؟!
• بله که می توانم! چرا نتوانم! پول دارم! بستنی می خرم و می خورم!
- ایول! می توانم بپرسم راز موفقیتتان چیست؟!
• خیر! چرا حرف سیاسی می زنید؟! بروید مزاحم نشوید آقا!

امیررضا بازدید : 194 شنبه 05 شهریور 1390 نظرات (0)

 

چهار جمله که حوا نمی تونسته به ادم بگه

 

 

آدمت می کنم

 

 

از شوهر مردم یاد بگیر

 

 

من قبل از تو 100 تا خواستگار داشتم

 

 

میرم خونه مامانم

امیررضا بازدید : 405 شنبه 29 مرداد 1390 نظرات (0)
 

یه روز یه خانوم حاجی بازاری خونه ش رو مرتب کرده بود و دیگه می خواست بره حمام که ترگل ورگل بشه برای حاج آقاش. تازه لباس هاش رو در آورده بود و می خواست آب بریزه رو سرش که شنید زنگ در خونه رو می زنند. از پنجره ی حمام نگاه می کنه و می بینه حسن آقا کوره ست.
بنابراین با خیال راحت همون جور لخت میره پشت در و در رو برای حسن آقا باز می کنه.حاج خانوم هم خیالش راحت بوده که حسن آقا کوره، در رو باز می کنه که بیاد تو چون از راه دور اومده بوده و از آشناهای قدیمی حاج آقا و حاج خانوم بوده. درضمن حاج خانوم می بینه که حسن آقا با یه بسته شیرینی اومده بنده خدا. تعارفش میکنه و راه میافته جلو و از پله ها میره بالا و حسن آقا هم به دنبالش. همون طور لخت و عریون میشینه رو کاناپه و حسن آقا هم روبروش. میگه: خب خوش اومدی حسن آقا. صفا آوردی! این طرفا؟  

 

حسن آقا سرخ و سفید میشه و جواب میده: والله حاج خانوم عرض کنم خدمتتون که چشمام رو تازه عمل کردم و اینم شیرینیشه که آوردم خدمتتون

درباره ما
Profile Pic
ما قصد احانت به هیچ ایرانی را نداریم و این وبلاگ ربطی به سیاست ندارد
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    شما کدام جک ها را دوست دارید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 112
  • کل نظرات : 34
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 14
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 64
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 70
  • بازدید ماه : 133
  • بازدید سال : 315
  • بازدید کلی : 27,248
  • کدهای اختصاصی
    جدید ترین جوک ها