loading...
بلاجوک
امیررضا بازدید : 165 شنبه 16 مهر 1390 نظرات (0)


بس است فمينيست‌بازی! دست از سر كچل ما برداريد. آخر ما چه هيزمی به شما فروختيم (تر و خشكش پيشكش) كه با ما اينجوری می‌كنيد؟! چرا چشم ديدن ما را نداريد؟! فكر كرده‌ايد چه مثلاً؟! آقايان نباشند دنيا بهشت می‌شود؟!

اصلاً شما چه می‌كنيد؟! خدمت سربازی كه نمی‌رويد، نفقه كه به‌مان نمی‌دهيد، خرجتان هم كه الی ماشاءالله!... چه؟!

قلاب‌بافي؟!! گل‌چيني؟!! نمی‌خواهيم، نمی‌خواهيم، آن روميزی‌های كج و كوله! جك و جانورهايی كه می‌سازيد را هم می‌رويم از مغازه سر كوچه می‌خريم.
چرا قدر آقايان را نمی‌دانيد؟! كم برا‌ی‌تان ظرف شستند؟ سوسك گرفتند؟ قدتان نمی‌رسيد از آن بالا كاسه و بشقاب آوردند پايين؟
اگر اينها نباشند چه كسی به‌تان لينك می‌دهد؟ اصلاً چه كسی وبلاگ‌تان را می‌خواند؟! نديديد می‌آيند الكی الكی قربان صدقه‌تان می‌روند و از نوشته‌هايتان تعريف می‌كنند؟! توي چت هم كه ديگه هيچي...

شما فكر كرده‌ايد اگر مردها نباشند، دنيا اداره مي‌شود؟! نه خانم جان! نه! اين تعداد جنگ و خون‌ريزی كه در صحنه جهاني مشاهده می‌كنيد، و اصلاً اينكه زمين در مدار معينی گردش مي‌كند مرهون حضور آقايان در عرصه قدرت است.

اگر قدرت دست شما بود كه اصلاً آدم زنده در دنيا باقي نمی‌گذاشتيد! ظرف چند روز جنگ هسته‌ای و متلاشی كردن كره خاكی و خروج آن از مدار. ما كه ديده‌ايم... وقتی دعوايتان می‌شود نزديك است كله يكديگر را بكنيد!! باز طفلك آقايان چك و چانه هم را پايين می‌آورند.

نمی‌دانيم كدام مادر مرده‌اي اين كلمه حقوق زنان را انداخت توي دهانتان؟! مگر ما چقدر حقوق می‌گيريم؟! تازه اگر بنده‌خدايی پيدا شود و خدای‌نكرده دوتا خانم را به گورآباد برساند، بايد به اندازه يك مرد ديه بدهد!!
اِهِه... اين ديگر چه بساطی است؟!! اعصابمان را خراب كرديد! بس است ديگر...

امیررضا بازدید : 180 دوشنبه 11 مهر 1390 نظرات (0)


خوردنی : مثل عسل
ساعات مختلف روز: مثل پگاه، سپيده، سحر
اسم جک و جونور : اعم از پرنده: مثل پرستو، درنا... حشره: مثل پروانه، چهارپا: مثل غزال
اسم علف باشد: مثل ريحانه، پونه و...
اسم مكان : مثل صحرا، دريا، خاور، ايران
خيس : مثل شبنم، دريا، ساحل، باران

امیررضا بازدید : 444 یکشنبه 10 مهر 1390 نظرات (0)

مرد , مظلوم یا آب زیر کاه ؟!


۱- به نظر شما ، چرا ۹۹در صد آقایان از همسرشان می‌ترسند ؟!


2- چرا آقایان زمانیکه با همسر خود قصد ورود و یا خروج از دری را دارند ، می‌گویند خانوم‌ها مقدمند و اجازه می‌دهند که اول همسرشان از در عبور کند ؟!


۳ – شما فکر می‌کنید که اگر روزی همسر مردی از طبقه شصتم ساختمانی سقوط کند و در طبقه پنجاه و هشتم با دست ، میله ای که از دیوار ساختمان بیرون آمده را بگیرد و در هوا معلق بماند ، این مرد برای نجات همسرش چه اقدامی‌انجام خواهد داد ؟!


۴ – چرا معمولا در تصادفات رانندگی ، میزان صدمه ای که به خانوم‌ها وارد می‌شود بیشتر از آقایانی است که مشغول رانندگی می‌باشند ؟!

درادامه مطلب

امیررضا بازدید : 173 یکشنبه 10 مهر 1390 نظرات (0)


چندی است که لطیفه های موسوم به «پـَـ نـَـ پـَـ» در ایمیل هایی که دوستان برای یکدیگر می فرستند، دست به دست می چرخد و هر بار، دسته ای دیگر از این لطیفه ها از راه می رسد.
این نوع لطیفه آنقدر طرفدار پیدا کرده که نه تنها در شبکه های اجتماعی صاحب صفحه  ویژه و ده ها هزار طرفدار شده، بلکه حتی سایتی نیز در این زمینه راه اندازی شده است.
لطیفه های «پـَـ نـَـ پـَـ» اغلب در یک فضای گفت وگوی دو نفره اتفاق می افتد؛ نفر اول سؤالی بدیهی را مطرح می کند و نفر دوم، با قرار دادن عبارت «پـَـ نـَـ پـَـ» در ابتدای جوابش، طوری پاسخ می دهد که فضایی طنزگونه ایجاد می کند.
نگین حسینی، دانشجوی دکترای علوم ارتباطات در شانزدهمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات، با استفاده از نظریه و مفاهیم موجود در ارتباطات شفاهی، به نحوه  شکل گیری لطیفه های «پـَـ نـَـ پـَـ» از دیدگاه ارتباطی پرداخته و در بخشی از این مقاله آورده است:
ریشه ساخت مفاهیم طنز یا جوک های موسوم به «پـَـ نـَـ پـَـ» در فضای مجازی (اعم از ایمیل ها و شبکه های اجتماعی) و سازنده آنها چندان مشخص نیست. این رشته دراز طنز، پس از جوک های موسوم به «مملکته داریم؟» و «فک و فامیله داریم؟» پدیدار شد.
تفاوت عمده جوک های «مملکته داریم؟» با «پـَـ نـَـ پـَـ» در این است که اولی، به مصادیق «عینی» یا واقعی رخدادها می پردازد که البته از نگاهی، جنبه طنزگونه به خود می گیرند اما گروه دوم، لطیفه ها یا جوک هایی هستند که با هدف خنداندن مخاطب «ساخته» می شوند و خصلت عینی یا واقعی ندارند.
وی با ذکر مثال هایی از این لطیفه ها تأکید می کند: یکی از مباحث ارتباطی در حوزه ارتباطات شفاهی که بررسی پدیده «پـَـ نـَـ پـَـ» را امکان پذیر می کند، «مقصودهای ارتباطی» است. با استفاده از این مبحث، می توان نحوه شکل گیری و ساخت هر «پـَـ نـَـ پـَـ» را شناسایی کرد.
حسینی در ادامه مقاله اش به تشریح مقصودهای ارتباطی از بیان این لطیفه ها پرداخته و در بخش دیگری از آن آورده: کسانی که به شیوه «پـَـ نـَـ پـَـ» سؤال های روزمره را پاسخ می دهند، ضمن خنداندن مخاطب، او را به طور جدی به این فکر فرو می برند که به راستی در ارتباطات شفاهی و حین گفت وگو، چرا سؤالاتی از این دست میان افراد رد و بدل می شود که پاسخ آنها چنان مبرهن است که اصل پرسش را زیر سؤال می برد و حتی آن را به سُخره می گیرد؟ آیا چنین پرسش هایی در متن مکالمات و ارتباط شفاهی انسان ها، زیادی و بی فایده به نظر نمی رسند؟ به راستی ضرورت طرح سؤالاتی که پاسخ معلوم و مشخصی دارند، چیست؟
معنی و نقطه دید و نتیجه گیری از بخش های دیگر این مقاله است که متن کامل آن در شانزدهمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات منتشر شده است.

امیررضا بازدید : 161 جمعه 08 مهر 1390 نظرات (0)


 اصفهانيها را مي شه با پنج خصلت شناخت 

 

-پوشيدن شلوار راه راه بعضا آبي و سفيد در منزل

- وقتي بستني ميخورند در آن را مي ليسند

- وقتي نوشابه ميخورند پس از خوردن هر قلپ به شيشه نوشابه نگاه ميکنند

- آدرس دادن با کلمات بارزي همچون برو جلو ، صد متر برو جلوتر، هميجا ، همين بغل همراه هست

و شما هيچوقت اصطلاح بر گرد عقب را نمي شنويد به دليل آن که حالش را ندارند سر را به عقب

برگردانند و آدرس دهند

امیررضا بازدید : 202 جمعه 08 مهر 1390 نظرات (0)

یکی از رفقا که مدت زیادی نیست که به سمت استادی یکی از دانشگاههای تهران خودمون نائل اومده نقل میکرد که ... :

سر یکی از کلاس هام توی دانشگاه ، یه دختری بود که دو ، سه جلسه اول ،ده دقیقه مونده بود کلاس تموم بشه ، زیپ کوله اش رو میکشید و میگفت : استاد ! خسته نباشید !!!

البته منم به شیوه همه استاد های دیگه به درس دادن ادامه میدادم و عین خیالم نبود !

یه روز اواخر کلاس زیر چشمی میپاییدمش !

به محض این که دستش رفت سمت کوله ، گفتم : خانوم !!! زیپتو نکش هنوز کارم تموم نشده !!!!!

همه کلاس منفجر شدن از خنده ،

نتیجه این کار این بود که دیگه هیچ وقت سر کلاس بلبل زبونی نکرد!!!!

هیچ وقت هم دیگه با اون کوله ندیدمش توی دانشگاه !!!
.
.
.

.

نتیجه اخلاقی : حواستون جمع استادای جوون دانشگاه باشه !

امیررضا بازدید : 181 جمعه 08 مهر 1390 نظرات (0)


1- هميشه از نام خانوادگی شما استفاده می شود.

2- مدت زمان مكالمه ی تلفنی شما حداکثر سی ثانيه است .

3- برای يك مسافرت يك هفته ای تنها يك ساك كوچك دستی نياز داريد.

4- در تمام شيشه های مربا و ترشی را خودتان باز می كنيد.

5- دوستان شما توجهی به كاهش يا افزايش وزن شما ندارند.

6- جنسيت شما در موقع مصاحبه ی استخدام مطرح نيست.

7- لازم نيست كيفی پر از لوازم بی استفاده را همه جا به دنبالتان بكشيد.

8- ظرف مدت 10دقيقه می توانيد حمام كنيد و برای رفتن به مهمانی آماده شويد.

9- همكارانتان نمی توانند اشك شما را در بياورند.

10- اگر در 34 سالگی هنوز مجرديد، احدی به شما ايراد نمی گيرد.

11- رنگ اجزاء صورت شما در هر صورت طبيعی است.

12- با يك دسته گل می توانيد بسياری از مشكلات احتمالی را حل كنيد.

13- وقتی مهمان به خانه ی شما می آيد لازم نيست اتاق را مرتب كنيد.

14- بدون هديه می توانيد به ديدن تمام اقوام و دوستانتان برويد.

15- می توانيد آرزوی هر پست ومقامی را داشته باشيد.

16- حداقل بيست راه برای بازكردن در هر بطری نوشابه ی داخلی يا خارجی بلد هستيد.

17- ضرورتی ندارد روز تولد دوستانتان را به خاطر داشته باشيد.

18- … و بالاخره روزی يك پيرمرد موفق خواهيد شد.

امیررضا بازدید : 201 شنبه 02 مهر 1390 نظرات (0)
 
هدف خداوند از آفریدن مردها (طنز)
فقط خانم ها بخونند…

چرا خدا مردها را آفرید؟

1. هدف خاصی نبود

2. گِل اضافه مونده بود

3. نسخه آزمایشی بود

4. اصلا کار خدا نبود

چرا خدا مردها را از روی زمین برنمی دارد؟...

 

1. از نظر خدا مردها وجود خارجی ندارند

2. مگه ما روی زمین مرد هم داریم

3. وجود اینگونه از درندگان برای موازنه جمعیت روی زمین ضروری به نظر میرسد

4. حالا چه عجله ایه؟

اگه خدا مردها را نمی آفرید چی می آفرید؟

1. چیز خاصی نمی آفرید

2. پیراشکی

3. خروس دریایی

4. فضای خالی

اگر جمعیت مردها منقرض شود چه می شود؟

1. مگه قراره اتفاقی بیافته

2. خارشتر کویر لوت که آفت نداره

3. اکوسیستم به شرایط بدون انگل برمی گردد

4. یه هیولا کمتر دنیا قشنگتر

چه وقت مردها عاشق می شوند؟

1. چه وقت مردها عاشق نمی شوند!

2. هر وقت مامانشون بگه

3. چون یکدفعه می شوند خودشان هم نمی دانند که کی می شوند

4. یک روز از همین روزا !

مردها چه وقت عشق قبلی خود را فراموش می کنند؟

1. در همون وقتی که عشق جدید خود را کشف می کنند

2. جدید و قدیم نداره فقط بازیگر نقش زن عوض میشه .(قانون 4 نیوتن)

3. بستگی تام و تمام به میزان تستسترون دارد.

4. رابطه مستقیم با نظر مادر بزرگ کودک فهیم دارد.

مردها معمولا هر چند مدت یکبار عاشق می شوند؟

1. هر شب

2. هر وقت که خدا بخواد

3. هر وقت تستسترون بگه

4. سیکل خاصی ندارند

مردها وقتی تصمیم به ازدواج می گیرند چه کار می کنن؟

1. اون موقع نمی تونن کار خاصی بکنن!

2. تمام تلاششون رو می کنن که بتونن 1 کاری بکنن!

3. به مامانشون می گن که 1 کاری بکنه چون دیگه وقتشه که اونا رسما خیلی کارا بکنن!

4. می رن کلاس آمادگی جسمانی!!

وقتی مردها تصمیم می گیرن ازدواج کنن چی می گن؟

1. چیزی نمی گن چون وقت عمله

2. وقت نمی کنن چیزی بگن

3. اولش چیزی برا گفتن ندارن ولی بعد که خرشون از پل گذشت نطقشون باز میشه

4. در این برهه از تاریخ طبیعی هیچ کس نمی فهمه که اونا چی می گن

مردها چطور زن زندگی شون رو می گیرن؟

1. با دست

2. با تور

3. با چنگول

4. با زبون

معیار مردها برای انتخاب همسر چیه؟

1. هر که پیش آمد خوش آمد

2. به روش جستجوی ترتیبی در لیست سیاه

3. ده بیست سی چهل

4. به قول مادر بزرگ پسر، دختر مثل پارچه می مونه هر روز 1 مدل بهترش میاد، وامیستن بهترش بیاد

چند بار گفتید واقعاً،واقعاً !! خیلی به مردها خندیدید!

پس نتیجه اینكه : خدا مردها را آفرید كه گاهی خانمها را بخندانند و اغلب اوقات آنها را حرص بدهند !
شما جدی نگیر جهت مزاح گفتن…

 

امیررضا بازدید : 157 شنبه 02 مهر 1390 نظرات (0)

عصرایران: می گویند در برج میلاد بستنی ای سرو می شود که روکش طلا دارد! قیمت این بستنی 250 دلار است!

فرض شماره یک با فرد شماره یک:
- فرض کنید که شما این بستنی را خوردید!
• ما شکر بخوریم که چنین بستنی را بخوریم؟
- مگر شما چه چیزتان از بقیه کمتر است؟!
• از کدام بقیه؟!
- از همان هایی که این بستنی را می خرند و می خورند!
• خب تابلوست! پولمان کمتر است؟!
- خب اینکه مشکلی نیست! بروید وام بگیرید و بستنی روکش طلا بخورید!
• ما اگر به زحمت بتوانیم دو عدد ضامن آن هم از نوع معتبرش را جور کنیم و گوش شیطان کر وام بگیریم، به یک زخم دیگرمان می زنیم نه اینکه برویم بستنی 250 دلاری بخریم!
- خب از آن وام های درست و حسابی بگیرید تا هم بتوانید به زخم تان بزنید و هم به بدنتان!

فرض شماره دو با فرد شماره دو:
- فرض کنید که شما بستنی روکش طلا را خوردید!
• این وصله ها به ما نمی چسبد! بروید با فرد دیگری فرض کنید!
- حالا فرض کنید! می گویند فرض محال که محال نیست! فرض محال کنید!
• خب آخر ما هم مشکلمان همین محال است! وقتی محال است که ما چنین بستنی را بخوریم چرا الکی به معده مان استرس وارد کنیم؟! آخر اصلاً روحیه معده ما با چنین چیزهایی سازگار نیست! ما مدتهاست که می خواهیم برویم مگنوم بخوریم دو دلیم! می ترسیم نکند معده مان از تعجب شاخ دربیاورد! آن وقت شاخش بزند روده مان را سوراخ کند و بعد خر بیار و باقالی بار کن! باز خرج بیمارستان و ...اصلاً ولمان کن! شاید ولمان کردند در خیابان!! ما نمی خواهیم فرض کنیم! برو خودت فرض کن!

فرض شماره سه با فرد شماره سه:
- فرض کنید که شما بستنی روکش طلا را خوردید!
• وا! من طلا بخورم؟! خدا مرگم! نزنین این حرفو! زبونتونو گاز بگیرین! نه آقا! نه! آقامون میگه طلا خطرناکه! یه بار بهش گفتم برام یه النگوی طلا میگیری؟! کلی عصبانی شد و گفت: «زن! این چه حرفیه می زنی؟ فکر کردی من از تو سیر شدم که برات النگوی طلا بگیرم! هیچ فکر کردی اگر یک روز النگو رو دستت کردی و به خاطر اون النگو کشتنت من دیگه با این عذاب وجدان نمی تونم زندگی کنم؟!» ما هم دیدیم راست میگه! حالا شما توقع دارین من طلا بخورم! نه! وای خدا مرگم بده! اگه شکممو سفره کردن چی؟! شما جواب آقامونو میدین؟!

فرض شماره چهار با فرد شماره چهار:
- فرض کنید شما چنین بستنی را خوردید!
• دیگه چی؟! می خوای یه روز خوش تو زندگی نداشته باشم؟! می خوای هر وقت میرم دستشویی از استرس نتونم درست کارمو بکنم؟! اصلاً اگر ما طلا را خوردیم و طلا کشید پایین! آنوقت ما چه غلطی بکنیم! از آن بدتر اگر طلا کشید بالا و ما خواستیم طلایمان را بفروشیم چه؟ می دانید چه مصیبتی باید بکشیم تا این طلا را دفع کنیم و آن را بتوانیم به موقع بگیریم! جایتان خالی یک بار یک سنگ بی ارزش دفع کردیم کلی بدبختی کشیدیم! این که دیگر طلاست و مشکلاتش دو برابر است! آخر هم باید دفعش کنی و هم باید موقع دفع مراقب باشی یک وقت داخل چاه نیافتد!

فرض شماره پنج با فرد شماره پنج:
- فرض کنید شما بستنی روکش طلا را خوردید!
• چرا فرض کنم؟! می روم و بستنی روکش طلا را میخرم و می خورم! دیگر چرا ذهنم را اذیت کنم و فرض کنم!
- ایول! یعنی شما می توانید چنین بستنی را بخرید؟!
• بله که می توانم! چرا نتوانم! پول دارم! بستنی می خرم و می خورم!
- ایول! می توانم بپرسم راز موفقیتتان چیست؟!
• خیر! چرا حرف سیاسی می زنید؟! بروید مزاحم نشوید آقا!

امیررضا بازدید : 214 شنبه 02 مهر 1390 نظرات (0)


دختر: سلام خواهش میكنم! Asl pls ؟

 

پسر: تهران/وحید/26 و شما؟

 

دختر: تهران/نازنین/22

 

پسر: چه اسم قشنگی! اسم مادربزرگه منم نازنینه!

 

دختر: مرسی! شما مجردین؟

 

پسر: بله. شما چی؟ ازدواج كردین؟

 

دختر: نه منم مجردم! راستی تحصیلاتتون چیه؟

 

پسر: من فوق لیسانس مدیریت از دانشگاه MIT دارم!!! شما چی؟

 

دختر: من فارق التحصیل رشته گرافیك از دانشگاه سرین فرانسه هستم.!!!

 

پسر: WOW چه عالی! واقعا از آشناییتون خوشبختم.!

 

دختر: مرسی منم همینطور! راستی شما كجای تهران هستین؟

 

پسر: من بچه تجریشم! شما چی؟

 

دختر: ما هم خونمون اونجاس! شما كجای تجریش میشینید؟

 

پسر: خیابون دربند! شما چی؟

 

دختر: خیابون دربند!؟ كجای خیابون دربند؟

 

پسر: خیابون دربند ، خیابون........كوچه..........پلاك......... ، شما چی؟

 

دختر: اسم فامیلیه شما چیه؟

 

پسر: من؟ حسینی! چطور!؟

دختر: چی؟ وحید تویی؟ خجالت نمیكشی چت می كنی؟ تو كه گفتی امروز با زنت میخوای بری

قسطای عقب مونده ی خونه رو بدی! مكانیكی رو ول كردی نشستی چت می كنی؟

 

پسر: عمه مولوك شمایین!؟ چرا از اول نگفتین؟ راستش! راستش!

 

دیشب می خواستم بهتون بگم امروز با فریده..... ، آخه می دونین............

 

دختر: راستش چی؟ حالا آدرس خونه منو به آدمای توی چت میدی؟ میدونم به فریده چی بگم!

 

پسر: عمه جان! تو رو خدا نه! به فریده چیزی نگین! اگه بفهمه پوستمو میكنه! عوضش منم به عمو فریبز چیزی نمیگم

 

دختر: اوووووووم خب ، باشه چیزی بهش نمیگم. دیگه اسم فریبرزو نیاریا !

 

پسر: باشه عمه مولوك بای.......!!!

امیررضا بازدید : 192 شنبه 02 مهر 1390 نظرات (0)

هفته نامه سلامت: در مطلبی طنز، ۱۰ رژیم لاغری را پیشنهاد کرد.

۱ - رژیم دکتر اتکینز: از آنجا که نفس این آقا از جای گرم درمی‌آمده و در این رژیم فقط باید پروتئین مصرف کنید و قیمت جهانی پروتئین هم مثل طلا بالا رفته و دست شما به پروتئین نمی‌رسد، خیلی سریع لاغر می‌شوید. در ضمن چون به جز پروتئین چیز دیگری نمی‌توانید بخورید، در هزینه‌هایتان صرفه‌جویی می‌کنید و بازماندگان حسابی دعایتان می‌کنند.

۲ - رژیم دکتر متکینز: این آقا هنوز آنطور که باید و شاید در عالم پزشکی شناخته نشده و قدرش را ندانسته‌اند ولی بعید نیست امسال یا سال دیگر چهره ماندگاری، چیزی بشود. رژیم ایشان به این شکل است که هر وقت گرسنه شدید، یک سیخ کباب کوبیده میل می‌کنید و چون تازگی‌ها در کوبیده ۲۰ درصد گوشت و ۷۰ درصد مقوا می‌ریزند (۱۰ درصدش را هم که از سر و ته سیخ زده‌اند). نه تنها در یک هفته به وزن مناسب می‌رسید، کلی هم به بازیافت کاغذ و مقوا کمک می‌کنید. فراموش نکنید تعداد درخت‌های کره زمین محدود است بنابراین با خرید هر سیخ کباب کوبیده به بازیافت یک درخت کمک کنید. همین امروز نیازمند یاری سبزتان هستیم.

۳ - رژیم کله‌پاچه: اگر نمی‌دانید، بدانید که قیمت جهانی کله‌پاچه به شدت بالا رفته و یک دست کله‌پاچه محترم ۲۰ و اندی هزار تومان است. حتما باید توضیح بدهم این رژیم چطور شما را لاغر می‌کند؟

۴ - رژیم خارخاسک آب‌های شیرین: تحقیقات یک موسسه در سیبری نشان داده است این گونه جانوری کالری منفی دارد و باعث لاغری می‌شود، علاوه بر این، صید خارخاسک در آب‌های شیرین شما را به تحرک وامی‌دارد و به لاغر شدنتان سرعت می‌بخشد. فقط زود دست به کار شوید، قبل از اینکه چینی‌ها کنسرو خارخاسک آب‌های شیرین را وارد کنند و لذت صیدش را از شما بگیرند.

۵ - رژیم بنی‌آدم اعضای یکدیگرند: با دیدن سریال‌های تلویزیون اگر قلبی از سنگ خارا هم داشته باشید باز گوشت تنتان آب می‌شود و چربی عین پارافین شمع از بدنتان می‌ریزد روی فرش.

۶ - رژیم آب: هروقت گرسنه شدید، یک لیوان آب بخورید. آبی که می‌خورید محتوی انواع و اقسام مواد مغذی و معدنی و آلی و شناگر و غریق نجات است. دقت کنید اگر زیاد آب بخورید با توجه به مواد مغذی شناور در آن چاق می‌شوید.

۷ - رژیم بستنی: در این رژیم شما هر چقدر می‌خواهید بستنی می‌خورید. چون زیاد دلتان بستنی می‌خواهد و گرما هم به بالاترین حدی که در طبیعت می‌تواند برسد یعنی ۳۹ درجه رسیده است. زیاد بستنی می‌خرید و چون قیمت جهانی بستنی چوبی هم بالا رفته، هست و نیستتان برباد می‌رود، از عهده پاس کردن چک‌هایتان برنمی‌آیید و طلبکارها شما را به زندان می‌اندازند. در زندان با تغذیه منظم دوباره چاق می‌شوید، چک‌هایتان را با ۵۰ درصد مبلغش می‌خرید و از زندان بیرون می‌آیید. رژیم اتکینز می‌گیرید و لاغر می‌شوید.

۸ - رژیم نان: در این رژیم شما حق خرید نان ندارید؛ آخر چون قیمت جهانی نان بالا رفته، حیفتان می‌آید مثل سابق بقیه‌اش را دور بریزید و به زور همه آن را می‌خورید و چاق می‌شوید.

۹ - رژیم خاویار: توضیح بدهم؟

۱۰ - رژیم موز: نخیر. اشتباه حدس زدید. موز تنها چیزی است که در این سال‌ها نادیده گرفته شده و در نتیجه نه تنها قیمت جهانی‌اش بالا نرفته بلکه ارزان شده و حتی قیمتش در برخی روزها رسیده به قیمت سیب‌زمینی و کدو. پس تا می‌توانید موز بخورید. آنقدر بخورید که دستگاه گوارشتان یک عیب و ایراد اساسی پیدا کند یا یک بیماری لاعلاج بگیرید و به‌سرعت لاغر ‌شوید.

امیررضا بازدید : 188 یکشنبه 27 شهریور 1390 نظرات (1)

 

انسان اولیه وقتی از سر کارش برمیگرده خونه تصمیم میکیره بره دوش بگیره به زنش میگه پس لباسهای من کو ؟
زن : امروز تلویزون برنامه اشپزی داشت باهاش دلمه برگ مو درست کردم !



 




زنها مثل کامپیوتر هستند یک بار خودش را میگیری و یک عمر لوازم جانبی آنرا !






توضیحات پروفایل بعضی از دخترا : آرومم ، صبورم ، مهربون ، دوست داشتنی ، خــــــانوم ، از دروغ بدم میاد ، وفادارم ،،،، یهو میگفتی زن زندگی ام و دنبال شوهر میگردم دیگه....ای خدااااااا






زن به شوهر: میخوام یه حقیقتی رو بهت بگم ، من یه ماه که حاملم !
مرد: خودت از پنجره میپری بیرون یا من بندازمت؟
زن: چرا اونوقت؟
مرد: واسه اینکه منم میخوام یه حقیقتی رو بگم!
زن: چه حقیقتی؟
مرد: من ۴ سال پیش رفتم دکتر کلا سیستمم رو تعطیل کردم.
در اینجا زن میرود و خود را بسیار مسالمت آمیز از پنجربه بیرون پرت میکند !





گفت مردی به همسرش روزی.... من بمیرم چگونه خواهی زیست؟ گفت: از چند و چون آن بگذر.... تو بمیری برای من کافیست






زن داداش چیست؟
مارمولکی موذی و خطرناک که بطور مرموزی نظم خانواده را بهم میزند در حالی که معتقد است منشاء تمام مشکلات خواهرشوهر است





فرهنگ لغات زنها :
۱-آره یعنی نه
۲- نه یعنی آره
۳- ما باید با هم حرف بزنیم یعنی فقط بشین و گوش کن
۴- چقدر من رو دوست داری ؟ یعنی گندی زدم که می خوام بگم
۵- دو دقیقه ی دیگه حاظرم یعنی دو ساعت علافی






گر پسري کشته شود دختري ترشيده شود
گر پسران کشته شوند کل جهان ليته شود ( لیته نوعی ترشی )






سريع ترين دوربين جهان اختراع شد . اين دوربين مي تونه از خانوم ها در لحظه اي كه دهانشون بسته است عكس بگيره !






یک سؤال هست که تو زندگی هر خانمی تا آخر عمر دنبالش میکنه!...
چی بپوشم؟چی نپوشم؟اصلا نمیخواد برم؟هر دو گزینه؟ هیچکدام؟ سؤال انحرافی؟
واقعا!؟






مردها مثل الکل هستند دیر بجنبی همه شان می پرند....
ستاد یادآوری فرصت ها به بانوان






در زندگي هر دختري يك سوال هست كه تا آخر عمر او را همراهي مي‌كند . . . . . . . . . . . . . حالا چي بپوشم؟






زنها دو وقت گریه می کنن :
۱ - وقتی فریب می خورن !
۲ - وقتی می خوان فریب بدن!!






آدم تا وقتى زن نداره ، فقط زن نداره ، وقتى زن داره ، فقط زن داره !






شیطان هرکاری کرد آدم سیب نخورد
رو کرد به حوا گفت : بخور واسه پوستت خوبه !

 

امیررضا بازدید : 188 پنجشنبه 24 شهریور 1390 نظرات (1)


ژاپنی ها میگن : ما میتونیم ، مگر اینکه بلایی نازل بشه ! ما میگیم : ما نمی تونیم ! مگر اینکه فرجی بشه !!!






چند دلیل عمده شهادت شهدای حیف نون اینا :
۱_آزمایش ماشه تفنگ
۲_پرتاب اشتباهی ضامن به جای نارنجک
۳_سوراخ کردن ماسک شیمیایی برای ورود بهترهوا
۴_دنبال کردن پروانه در میدان مین
۵_نگاه کردن به داخل لوله تفنگ جهت اطمینان از خروج صحیح گلوله علت بعضی ها نیز هنوز فاش نشده… !







یارو میره تو بانک ، یه حساب بانکی باز می کنه . بعد اسلحه اش رو در میاره میزاره روی پیشونی بانکدار میگه: همه پولهای بانک رو بریز به حسابم !






مناجات غضنفر : خدایا گناهانم را نادیده بگیر همانگونه که دعاهایم را نشنیده می گیری






حیف نون می خواسته شیر داغ بخورد زیر پای گاوه آتیش روشن میکنه !





به يكي گفتن نماز ميخوني؟
گفت: عادت ندارم ، گفتن روزه چي؟
گفت طاقت ندارم
گفتن چرا سحر و افطار ميخوري؟
گفت: آنقدر هم ديگه كافر نيستم






غضنفر میره تو داروخانه و می پرسه شما " اسید استیل سالیسیلیك " دارید؟
فروشنده میگه: منظورتوت آسپرینه؟
جواب میده : آره خودشه ؛ اسمش همش یادم میره






امروز به مامانم میگم سلام دیدم داره نیم ساعت تو چشام نگاه میکنه و هیچی نمیگه!!! میگم چی شده؟ میگه هیچی دارم فکر میکنم چطوری جوابتو بدم که نگی پ ن پ






تهوع‌ آور‌ترین سوالهای فامیلی
کودکی: مامانتو بیشتر دوست داری یا باباتو
مدرسه : معدلت چند شد؟
دانشجویی :درست کی تموم می‌شه؟
بعدر از درس : چرا ازدواج نمی‌کنی؟
یعد از ازدواج : چرا بچه دار نمیشین
بعد از بچه : این بچه قیافه‌ش به کی رفته؟





مناجات فری خوشحال با خداوند : خدایا من دیگه بنده ی تو نیستم به فکر خودت باش خدا.






تابلوی مغازه غضنفر: مکانیکی برادران مرادی به غیر از یحیی!!!!!






آخرین خبر از جهنم : دستشویی هر جفت شیرش آب گرمه !






سر جلسه امتحان از دختر کنار دستم می پرسم: لاک داری؟
میگه: چه رنگی؟!؟

 

امیررضا بازدید : 173 چهارشنبه 23 شهریور 1390 نظرات (0)

ضد حال یعنی که دست تو دماغت بکنی بعد ببری زیرِ میز بعد دست بخوره به محتویات دیروز !




مغز انسان پر کارترین جای بدنه اون همه ۲۴ ساعت روز و همه ۳۶۵ روز سال و کار میکنه کار اون از لحظه تولد آغاز میشه و فقط وقتی متوقف میشه که ما وارد سالن امتحانات میشیم!!!





تفکر عمیق حیف نون : در عجبم از نخود و لوبیا با این جثه‌ی ریز، که چه بادهای عظیمی در خود نهفته‌ دارند !






پيام بازرگانى غضنفر : خمير دندون پونه ، چشمو نميسوزونه!







بچه غضنفر مریض میشه دکترجوابش میکنه میره مشهدمیگه یا امام رضا ضامن آهو شدی ضامن این کره خرهم بش ۰






غضنفر و حیف نون رو بردن جهنم فرداش با لباس سياه و كثيف بر گشتن، پرسيدن چرا اين جور شدين؟ گفتن خدا وكيلى كار دو نفر نبود ولى خاموشش كرديم !!





fبه غضنفر داشته پولکی میخورده میگن چرا ناراحتی ؟میگه اگه یه چیزی بگم میگن این خره ولی به خدا این چیپسا شیرینن !!!






به يارو ميگن : طاقت شنيدن خبربد رو دارى؟
ميگه: آره.
ميگن : بابات مرد!
ميگه : خاک تو سرت فکرکردم يارانه ها رو قطع کردن!





یه ضرب المثل قدیمی میگه : ماهی رو هر وقت از آب بگیری لیزه !






زندگی چیست !؟ فاصله ی بین مای بیبی تا ایزی لایف !






( کالسکه ) واژه ای است که یک اصفهانی ، هنگام تست یک میوه کال بکار میبرد !






غضنفر ميخواسته هواپيما دزدي کنه.ميره به خلبانه ميگه برو لندن يارو ميگه نميرم.
غضنفر ميگه خب برو دبي.يارو ميگه نميرم.
غضنفر ميگه پس برو اردبيل يارو ميگه نميرم.بعد غضنفر ميگه بابا حد اقل بده يه بوق بزنيم !






غضنفر با زنش ميره پارك بلال بخورن،وقتي بلالي داشت اونا رو باد ميزد، يه كدوم از اونارو برداشت و به زنش گفت: ببين قدرت خدار و همين بلال زمان پيامبر اذان مي گفت!!






جاسم می ره کارخانه چوب بری استخدام بشه، آقاهه می پرسه: سابقه ای تو کار چوب بری داره؟
جاسم می گه: من می تونم درختای گردو به قطر یک متر رو در مدت 10 ثانیه با تبر قطع کنم!
آقاهه خیلی تحت تاثیر قرار می گیره، می گه: این همه تجربه رو از کجا آوردی؟
جاسم می گه: از کویر لوت! آقاهه می گه: مرد حسابی! کویر لوت درخت گردوش کجا بود؟!
می گه: پس فکر کردی واسه چی دیگه اونجا درخت گردو پیدا نمی شه؟






دوست دخترم موبایلش آنتن نمیداد ، بهش مسیج دادم : نمیتونم بگیرمت …
جواب داد : به درک! مگه کم خواستگار دارم؟

امیررضا بازدید : 164 سه شنبه 22 شهریور 1390 نظرات (0)


مرد یعنی فیس و کبر و ادعا

مرد یعنی سایه ای پر دردسر

مرد یعنی یک هیولای دو سر

مرد یعنی یک کویر بی گیاه

مرد یعنی زندگی با او تباه

مرد یعنی عاشق پنچ شنبه شب

مرد یعنی دردسر در نیمه شب

مرد یعنی آسمانی بی فروغ

مرد یعنی هرچه میگوید دروغ

مرد یعنی شوره زاری بی علف

مرد یعنی عمر زن با او تلف


 

 

مردها به سه دسته تقسیم می شوند : خوش قیافه ها ، باهوشها و اکثریت!

 


 

 

از تجربه ی شخصی ام به این شعار رسیده ام : از مردهای گُل به دست بر حذر باشید!

 


 

 

مردان از دو نوع خارج نیستند:

یا روی سرشان خالیست ، یا توی سرشان !

 


 

 

به گلنار میگن چرا خدا اول مرد رو آفرید، بعد زن ‌رو؟ میگه شما هم اگه بخواهید چیزی بنویسید اول چکنویس میکنید بعد پاکنویس!

 


 

 

مرد را ندا آمد اگر آرزوئی داري بكن كه برآورده شود.عرض كرد اقیانوس آرام ر اآسفالت خواهم.ندا آمدسخت است آرزوي دیگري كن.گفت قدرتی خواهم كه زنان راشناسم ، ندا آمد اقیانوس را 2 بانده میخواهی یا 4 بانده!

 


 

 

به مرده ميگن وقتي زنت خونه نيست چي كار ميكني؟ استراحت.

ميگن :وقتي هست چي ؟ ميگه استقامت

 



 

 

مرد يعني يک جهان بيچارگي!

مرد یعنی یک بلای خانگی !

مرد یعنی آسمانی بی فروغ !

مرد یعنی هرچه میگوید دروغ !

مرد یعنی شوره زاری بی علف !

مرد یعنی عمر زن با او تلف !

 


 

 

خدا به مردهای زن ذلیل مژده داده که به بهشت میرن

فی فی جون میمیره میره اون دنیا، جبرئیل بهش میگه خدا دستور داده تو رو ببریم بهشت.

فی فی جون میگه من نمیام. میگه چرا؟ میگه تا زنم نگه نمیرم

 


 

 

پسره از باباش ميپرسه بابا فرق حادثه با بدبختي چيه؟

باباش ميگه پسرم فكر كن ما رفتيم شمال يه موج بزرگ مياد و مادرتو ميبره تو دريا، به اين ميگن حادثه.

حالا اگه يكي پيدا بشه مادرتو نجات بده بهش ميگن بدبختي

 


 

 

بيشتر مردها ۲ آرزوي بزرگ دارند، اول داشتن خونه، دوم داشتن ماشين براي فرار از خونه!

 


 

 

مژده به آقایان :

پژو ۴۰۵ بدون ایر بگ ، بدون کمربندایمنی ، آماده آتش سوزی بدون دلیل !

دوگانه سوز و آماده انفجار ، بهترین هدیه برای همسر دلبندتان !!!

 


 

 

آدمها ممکنه پسر باشن !

اما پسر ها نمیتونن آدم باشن !

 


 

 

خوش به حال مردای زن ذلیلی که به تعداد کلمات خانماشون چشم می گن و ساکت نمی مونن !

امیررضا بازدید : 163 دوشنبه 21 شهریور 1390 نظرات (0)

 

خدا مرد را آفرید به زنها قول داد میتوان مرد ایده آل را در هر گوشه زمین پیدا کرد و زمین را گرد آفرید تا گوشه نداشته باشد.

 


 

 

مردها توی زندگیشون....فقط و فقط...بازم فقط.... 2 بار خانوما رو درک نمیکنند....

یک بار قبل از ازدواج ، یک بار هم بعد از ازدواج

فقط دو بارررررررر

 


 

 

یارو به زنش میگه: از ازدواج با من مثل سگ پشیمونی یا مثل خرکیف میکنی؟

 


 

 

ادبیات آقایون هنگام زمین خوردم خانوم ها:

دوران نامزدی: الهی بمیرم چیزیت که نشد

1سال بعدازدواج: عزیزم بیشترمواظب باش

3سال بعد ازدواج: مگه کوری جلوپاتونگاه کن

5سال بعدازدواج: آخیش دلم خنک شد

 


 

 

زوجی بر سر یک چاه آرزو رفتند، مرد خم شد، آرزویی کرد و یک سکه به داخل چاه انداخت. زن هم تصمیم گرفت آرزویی کند ولی زیادی خم شد و ناگهان به داخل چاه پرت شد.

مرد چند لحظه ای بهت زده شد بعد لبخندی زد و گفت: "این چاه واقعا کار می کنه!"

 


 

 

قانون 2 نیوتون:

عشق در پسرها هرگز از بین نمیرود ، بلکه از دختری به دختر دیگر انتقال می یابد!

 


 

 

3 آرزوى مردها :

1. اونقدر كه مامانشون ميگه خوشتيپ باشن

2. اونقدر كه بچه اشون دوست داره پول داشته باشن

3. اون قدر كه زن شون شك داره زن داشته باشن

 


 

 

یه مرد احمق به یه زن میگه ساکت باش!

اما یک مرد دانا به یه زن میگه نمی دونی وقتی لبهات بسته اند چقدر خوشگل میشی!

 


 

 

همیشه پشت سرهرمرد موفقی زنی هست که نتونسته جلوی موفقیت شوهرشو بگیره.

 


 

 

مردا مثل جاي پارک ميمونن . خوباشون قبلا اشغال شدن و اونايي که موندن يا خوب نيستن يا دم در خونه مردمن!

 


 

 

برنده جايزه نوبل ادبيات در زمان تقديم جايزه خود به همسرش گفت:

اين جايزه را به همسر عزيزم تقديم مي كنم كه با نبودش باعث شد من بتونم اين كتاب را تمام كنم!

 


 

 

آقايان وقتي مي خواهند کاري انجام دهند، اول خوب فکر مي کنند، بعد به حرف دلشان گوش مي دهند، به خدا توکل مي کنند و... در آخر کاري را انجام مي دهند که زنشان بگويد!!!

 


 

 

عكس العمل آقايون هنگام زمين خوردن خانم ها:

دوران نامزدى: الهى بميرم، چيزيت نشد؟

1 سال بعد: عزيزم، بيشتر مواظب باش!

3 سال بعد: مگه كورى؟ جلو پاتو نگاه كن!

5 سال بعد: آخيش؛ دلم خنك شد.

 


 

 

هر مردی باید یکروزی ازدواج کنه ، چون شادی تنها چیز زندگی نیست !

 

 


 

فرق یک مرد با یک گربه چیه؟

یکیشون یه موجود دله است که بی چشم و روئه و براش مهم نیست که کی بهش غذا میده, اون یکی یه حیوان ملوس خانگیه!

امیررضا بازدید : 457 دوشنبه 21 شهریور 1390 نظرات (0)

 

گنجشک تهرانی : جیک جیک

گنجشک اصفهانی:جیک جیکسا

گنجشک عرب : الجیک الجییییک

 


 

روزی عقابی خسته داشت پرواز میکرد که ناگهان گنجشکی میره طرفش میگه: کاکا وسعت پر رو حال میکنی؟ عقابه میگه: برو حوصلتو ندارم! گنجشکه بازم پیله میکنه میگه: کا وسعت باله رو حال میکنی؟ عقابه بازم میگه: بروحوصلت و ندارم و گرنه میام یه کاری میکنم پرات بریزه! گنجشکه میگه: مردی بیا! عقابه میره طرف گنجشکه میزنه پراشو میروزنه گنجشکه در حال افتادان میگه میگه کا هیکل و حال میکنی!

 


 

 

گربه دستش به گوشت نميرسيد ميگفت عيب ي نداره بجاش سويا ميخورم  

 


 

 

یه مار افسردگی می گیره.چون سه سال بوده عاشق دختر همسایه بوده.دیروز فهمیده طرف شلنگ آب بوده!

 


 

 

آیا می‏دانید که دلفین‏ها آن قدر باهوشند که در طی چند هفته می‏توانند انسان‏ها را طوری تربیت کنند تا روی لبه استخر بایستند و برای آن‏ها ماهی پرت کنند؟

 

 


 

 

تمساحه ميره گدايي،‌ ميگه:‌به من بدبختِ مارمولك كمك كنيد!

 


 

 

يه جوجه تيغي مي گن ارزوت چيه ؟؟ اشكت تو چشماش حلقه مي زنه و مي گه : بغلم مي كني؟

 


 

 

زاغکی بر درختی نشسته بود و ساندویچ میخورد روباهی به او گفت: چه سری، چه دمی، عجب تریپ خفنی، مشکی رنگ عشقه، یه آواز بخون حال کنیم.

زاغک ساندویچ رو زیر بغلش سفت گرفت و گفت: برو عموجون من بچه شابدولعظیمم

 


 

 

يك گوسفند باپدر ومادرش دعواش ميشه ميره سر خيبابون ميگه دربست كشتارگاه

 


 

 

به پشه میگن چرا زمستونا پیدات نیست میگه تابستون خیلی رفتارتون خوبه که زمستونام بیام

 


 

  

از یه مار میپرسن نظرت راجع به عشق و عاشقی چیه؟ میگه پدر عشق و عاشقی بسوزه....من یک سال به پای دختر همسایه نشستم بعد فهمیدم شلنگ بوده

 


 

 

ایا می دانستید ؟ بز بز قندی اولین بز دیابتی در تاریخ است

 


 

 

به مرغه ميگن خروس چند حرفه ميگه: قربونش برم حرف نداره

 


 

 

هووش چیست ؟؟

جد بزرگ ترمزهای ای بی اس برای توقف کامل خر

امیررضا بازدید : 191 یکشنبه 20 شهریور 1390 نظرات (0)

 

آژانس

 

يه روز یارو ، البرادعی رييس سازمان آژانس اتمي رو ميبينه ميگه آقا ببخشيد شما دكتريد يارو ميگه آره . یارو مي گه شما اگه دكتريد چرا تو آژانس كار ميكنيد!


 

تیمم

 

یارو ميخواسته آتش نشان بشه. توي آزمون استخدامي ازش مي پرسند اگر جنگل آتش بگيره و اون اطراف آب نباشه چه کار ميکني؟ یارو ميگه: هيچي تيمّم ميکنيم!


لیلی و مجنون 2011

 

به مجنون زد شبي ليلي اس ام اس (پیامک) که آخر تا به کي تاخير و فس فس؟ اگر عقدم نخواني سال جاري روم تهران، شوم دختر فراري!

 


جشنواره ی ایرانسل

 

جشنواره فيلمهاي ايرانسل: من ترانه ديگه شارژ ندارم، در جستجوي آنتن، چند ميگيري اس.ام.اس ندي؟؛ شبا آنتن نميده آيدا

 


پوستر

 

یارو میره تو یه کتابفروشی …. میگه: وولک پوستر مو رو داری ؟  کتابفروش میگه: نه! طرف می گه: وی ی ی تو هم تموم کردی ؟!


 

ارث

 

به غضنفر ميگن: دوست داري بابات بميره ارثش به تو برسه؟

ميگه: نه، دوست دارم بکشنش تا ديه هم بگيرم!

 


ببخشید

 

اولی: ببخشید با حرف هایم سر شما را درد آوردم.

دومی: نه اختیار دارید، من حواسم جای دیگری بود!

 


بهشت

 

بابا! تو بهشت زنها از شوهراشون جدا زندگی می کنند یا با هم هستن؟

باباهه می گه:

بچه جون! اگه زنها با شوهراشون یک جا باشن که اونجا دیگه بهشت نمی شه!


 

علاقه

 

دو تا دختر داشتند با هم صبحت مي كردند. دختر اولي: تو چرا اينقدر به نامزدت علاقه  نشون ميدي؟ دختر دومي: مي‌دوني، آخه اون پولداره، ... مهربونه، ... پولداره، ... جوونه، ...  پولداره، ... قد بلنده، ... پولداره !!!

 


عصبانیت

 

مرد : تو چطوریه که ما وقتی دعوامون میشه عصبانی نمیشی؟

زن : آخه من خودمو کنترل می کنم

مرد : چه جوری؟

زن : میرم کاسه توالت را میشورم

مرد : این چه ربطی به دعوای ما داره؟

زن : آخه اونو با مسواک تو می شورم!


 

پیشنهاد ازدواج

 

پدری به دخترش میگه: دخترم راجع به پیشنهاد ازدواجی که بهت داده اند خوب فکرهایت رو بکن.

دختر گریه کنان میگه: ولی من می خواهم پیش مامانم باشم.

پدر: خوب، اونم با خودت ببر عزیزم

 


کاج

 

یارو تو پارک به نامزدش ميگه: عزيزم اگه اين درخت كاج زبون داشت الان به ما چي ميگفت؟

نامزدش ميگه اگه زبون داشت ميگفت كره خر من زردآلوام نه كاج! ...


 

سال های ازدواج

 

در سال اول ازدواج، مرد حرف مى زند و زن گوش مى کند.

در سال دوم، زن حرف مى زند و مرد گوش مى کند.

از سال سوم به بعد، هر دو حرف مى زنند و همسايه ها گوش مى کنن

 


دلیل

 

زن و شوهری داشتن با هم دعوا میکردند، شوهر میگه: من فقط به خاطر اینکه بابات پولدار بود باهات ازدواج کردم.

زنه میگه: باز تو یه دلیلی داشتی، من بدبخت چی؟


 

خونه ی مامان

 

زن: اگه امشب نيايی بريم خونه مامانم ديگه منو نمی‌بينی!

مرد: براي چی؟

زن: واسه اينكه چشماتو در می‌آرم !


 

حرف هوشمندانه

 

از كجا مي فهمي كه خانمي قصد دارد يك حرف هوشمندانه بزند؟

وقتي جمله اش را با "روزي از يك مرد شنيدم " شروع كند!

 


اثبات

 

روانشناسان ثابت کردند که مهمترین عامل طلاق ,ازدواج است!


 

هدیه

 

غضنفر دفتر ازدواج میزنه تبلیغ میکنه:

 

با هر ازدواج دائم یک ازدواج موقت هدیه بگیرید.


 

مادر و زن

 

کلمه مادر و زن، هر دو کلمه مقدسی هستند ، ولی پناه بر خدا اگر ای دو کلمه یکجا تلفظ شوند!


 

چرک نویس

 

به گلنار ميگن چرا خدا اول مرد رو آفريد، بعد زن ‌رو؟ ميگه شما هم اگه بخواهيد چيزی بنويسيد اول چرک نويس ميکنيد بعد پاک نويس!


 

اتاق گرد

 

زن و مرد جوانی به مناسبت تموم شدن خونه جدیدشون دوستانشون را دعوت کرده بودند.بعد از اینکه تمام خونه را به دوستانشون نشون دادند یکی ازشون پرسید : خونه خیلی قشنگیه مبارکتون باشه ولی چرا تمام اتاقها را گرد درست کرده‌اید. مرد جوان جواب داد : راستش را بخواهید قبل از اینکه خونه‌مان را بسازیم مادر زنم بهم گفت: مادر جون تو را به خدا، فکر یک گوشه از خونه را واسه من هم بکنید.


 

 

نوبل

 

برنده جايزه نوبل ادبيات در زمان تقديم جايزه خود به همسرش گفت:

اين جايزه را به همسر عزيزم تقديم مي كنم كه با نبودش باعث شد من بتونم اين كتاب را تمام كنم!


 

 

شوهر جان

 

بزرگترین گناه؟ شوهر نداشتن

 

بزرگترین تفریح؟ شوهر سرکار گذاشتن

 

بزرگترین جهاد؟ شوهر کشتن

 

بزرگترین کار؟ شوهر تربیت کردن

 

بزرگترین شگفتی؟ شوهرعاقل دیدن

 

بزرگترین آرزو؟  داشتن مردی به اسم شوهر

 


مرد ها

 

مردا مثل جاي پارک ميمونن . خوباشون قبلا اشغال شدن و اونايي که موندن يا خوب نيستن يا دم در خونه مردمن!


 

سخت ترین کار

 

به غضنفر ميگن: توي عمرت، سخت‌ترين كاري كه كردي چي بوده؟

ميگه: پر كردن نمكدون!

ميگن: چرا؟

جواب ميده: آخه سوراخ‌هاش خيلي ريزه

 


ناراحتی

 

وقتی کسی ناراحتت می کنه 42 تا ماهیچه استفاده میشه تا اخم کنی! اما فقط 4 تا ماهیچه لازمه که دستت رو دراز کنی و بزنی پس کلش!


 

قفل ماشین

 

یارو ماشینش قفل میشه.

 

بنده خدا میره میگرده دوساعت سه ساعت بعد یک قفل ساز پیدا می کنه میاره بعد به زن و بچش با کمال شرمندگی میگه:تا من رفتم و برگشتم تو ماشین حوصلتون که سر نرفت؟

 


جراحی پلاستیک

 

ميدونی سردره مطب جراحی پلاستيک چی نوشته؟

نوشته لولو تحويل ميگيريم هلو تحويل ميدهيم!

 


روان پزشک

 

هنگام بازدید از یک بیمارستان روانى، از روان‌پزشک پرسیدم شما چطور می‌فهمید که یک بیمار روانى به بسترى شدن در بیمارستان نیاز دارد یا نه؟

روان‌پزشک گفت:

ما وان حمام را پر از آب می‌کنیم و یک قاشق چایخورى، یک فنجان و یک سطل جلوى بیمارمی‌گذاریم و از او می‌خواهیم که وان را خالى کند.

من گفتم:

آهان! فهمیدم. آدم عادى باید سطل را بردارد چون بزرگتراست.

روان‌پزشک گفت:

نه! آدم عادى در پوش زیرآب وان را بر می‌دارد .شما می‌خواهید تخت‌تان کنارپنجره باشد یا نه ؟


 

کالبد شکافی

 

رئیس بیمارستان از دکتره میپرسه: خوب عمل چطور بود؟

دکتره میگه: اوه، مگه اونو برای کالبد شکافی نیاورده بودند!؟

امیررضا بازدید : 335 جمعه 18 شهریور 1390 نظرات (0)

 

 -----------------------------

روزی از ميلتون ؛ شاعر معروف انگليسی پرسيدند :چرا وليعهد انگلستان می تواند در چهارده سالگی بر تخت سلطنت بنشيند و سلطنت کند ؛ اما تا هيجده سال نداشته باشد نمی تواند ازدواج کند ؟؟ گفت : بخاطر اينکه اداره کردن يک مملکت از اداره کردن يک زن بمراتب آسانتر است

 -----------------------------

 

 وزارت ارشاد اعلام كردشعر اتل متل به دلايل زير غيرمجاز است کلمه پستون، کشور بيگانه هندوستان، زن کردي،کلاه قرمزى وترويج بدحجابي.

شعرصحيح: اتل متل انرژىهسته اى، گاورا چرا بسته اى، هم شيرداره هم آستين، شيرشوبردن فلسطين، بگيريک زن راستين، اسمشوبذار حکيمه، که چادرش ضخيمه

-----------------------------

 

 آخرين کلمات يک ديوانه: من يه پرنده‌ام، آخرين کلمات يک غواص: نه اين طرفها کوسه وجود نداره، آخرين کلمات يک خبرنگار: بله، سيل داره به طرفمون مياد، آخرين کلمات يک شکارچي: مامانت کجاست کوچولو؟، آخرين کلمات يک جهانگرد در آمازون: اين نوع مار رو ميشناسم، سمي نيست، آخرين کلمات يک متخصص آزمايشگاه: اين آزمايش کاملاً بي خطره، آخرين کلمات يک نارنجک‌انداز : گفتي تا چند بشمرم؟، آخرين کلمات يک متخصص خنثي کردن بمب : اين سيم آخري رو که قطع کنم تمومه،

     

 با عرض پوزش از ترک هاي عزيز و گرامي :ترک را تعريف کنيد ؟؟؟؟ جانداريست دو پا با دستاني بلند و کشيده ، بچه زاست ، بربري خوار است و در هنگام بلوغ بين 5/2 الي 3 متر قد مي کشد ، توانايي درک هيچ زبان زنده دنيا را ندارد ، به علت خالي بودن مغز بسيار سبک است ، ذاتا بار بر است ، در هنگام حمله به طور غريزي لبهايش را به دندان ميگيرد و گونه ي قزويني از خطر ناک ترين گونه ی آن ميباشد

   

به ترکه ميگن از چه گلي خوشت مياد؟ميگه اقاقياوميگن خوب همين رو بنويس:ميگه غلط كردم بابا رز

------------------------------------------

 

  بر اساس جديدترين تحقيقات ، تنها 20% از مردها عقل دارند! ... مابقي همگي زن دارند

 -----------------------------------------

 

  ترکه توي جزيره آدمخوارها گير ميفته ميگه خدايا الان چطور ثابت کنم آدم نيستم

 -----------------------------------------

 

به رشتي ميگن زنتو با ماشين بردن ....ميگه اااااوووووو.....اينا بنزين از کجا ميارن

------------------------------------------

 

  یه روز به یه معتاد میگن با بیژن جمله بساز... میگه زندگی بی ژن نمیشه. ..

 -----------------------------------------

   

یارو میره تو بانک ، یه حساب بانکی باز می کنه . بعد اسلحه اش رو در میاره میزاره روی پیشونی بانکدار میگه: همه پولهای بانک رو بریز به حسابم !

 
     

مناجات غضنفر : خدایا گناهانم را نادیده بگیر همانگونه که دعاهایم را نشنیده می گیری

 
 

حیف نون می خواسته شیر داغ بخورد زیر پای گاوه آتیش روشن میکنه !

 
   

به يكي گفتن نماز ميخوني؟

گفت: عادت ندارم ، گفتن روزه چي؟

گفت طاقت ندارم

گفتن چرا سحر و افطار ميخوري؟

گفت: آنقدر هم ديگه كافر نيستم

 
 

امروز به مامانم میگم سلام دیدم داره نیم ساعت تو چشام نگاه میکنه و هیچی نمیگه!!! میگم چی شده؟ میگه هیچی دارم فکر میکنم چطوری جوابتو بدم که نگی پ ن پ

 
   

تهوع‌ آور‌ترین سوالهای فامیلی

کودکی: مامانتو بیشتر دوست داری یا باباتو

مدرسه : معدلت چند شد؟

دانشجویی :درست کی تموم می‌شه؟

بعدر از درس : چرا ازدواج نمی‌کنی؟

یعد از ازدواج : چرا بچه دار نمیشین

بعد از بچه : این بچه قیافه‌ش به کی رفته؟

 
 

مناجات فردی خوشحال با خداوند : خدایا من دیگه بنده ی تو نیستم به فکر خودت باش خدا.

 
   

آخرین خبر از جهنم : دستشویی هر جفت شیرش آب گرمه !

 
     

آشپزیه قبیله آدمخوار میره پیش رییس قبیله میگه قربان یه مردکچل گرفتیم کبابش کنیم یاآب پز؟

رییس میگه تاس کبابش کنید !

 
   

هر وقت شانس اومد در خونه مون رو زد، یا خونه نبودیم یا کلاس گذاشتیم و در رو باز نکردیم!

 
 

حیف نون به غضنفر میگه : بیا پنیر و انگور بخوریم .

غضنفر میگه : من اسهال دارم .

حیف نون میگه : ای بابا ، اونو بعد میخوریم !

 
   

چند فحش قديمي از زبان زنان! :

1.از جلوي چشمام خفه شو ، کثافته مرض !

2.فكر كردي فقط خودت خري؟

3.كسي با تو زر نزد

4.صداتو واسه من داد نزن

5.وقتي با من حرف ميزني دهنتو ببند!!!

چند فحش جديد از زبان زنان! :

1.دستت بشكنه از زانو

2.خودت گير عجب آدم خري افتادي

3.خودم دست دارم جوابشو ميدم!!!

4. تو نه تربیت داری نه خانوادگی !

5– حرف مفت نزن ، دندوناتو پاره میکنم

 
امیررضا بازدید : 216 سه شنبه 15 شهریور 1390 نظرات (0)



دوست دخـــ ــتر غضنفر میخواسته باهاش بهم بزنه غضنفر میفهمه میگه من حامله ام

- – - – - – - – - – - – - – - – - – – - – - – -

توبیدی رفته بیدی پشت بیدی ریده بیدی گفته بیدی مو نبیدم، ها تو بیدی؟ ها تو بیدی؟

- – - – - – - – - – - – - – - – - – – - – - – -

ایا می‎‏دانید که دلفین‏ها آنقدر باهوشند که در طی چند هفته می‏توانند انسان‏ها را طوری تربیت کنند تا روی لبه استخر بایستند و برای آن‏ها ماهی پرت کنند؟

- – - – - – - – - – - – - – - – - – - – - – - -

غضنفر شب قبل از خواستگاری زنگ میزنه به دختره میگه :

الو ! سوالای فردای بابات رو نداری ؟؟؟

- – - – - – - – - – - – - – - – – - – - – - – -



و سال ها گذشت و ما هرگز نفهمیدیم که چرا زن را می گیرند ولی شوهر را می کنند

- – - – - – - – - – - – - – - – - – - – - – - -

موضوع انشا غضنفر اینا :

تا به حال احساس غیر قابل توصیفی داشته اید؟

آن را توصیف کنید !

- – - – - – - – - – - – - – - – - – – - – - – -

مشترک گرامی در نظر داشته باشید پیامکهای دریافتی از دوستان و آشنایان را رو فقط نمیخوانند.بلکه جواب هم میدهند یا به زبان دیگر :.

.

.

.الاغ اس ام اس میدم جواب بده

- – - – - – - – - – - – - – - – - – – - – - – -

گر پیامک من ندادم سوی تو

میکشم خجلت کنون از روی تو

من جهاد اقتصادی می کنم

واقعن کاری عبادی می کنم

- – - – - – - – - – - – - – - – - – – - – - – -

روزی که بلا آمد و کس مرا تیمار نکرد
آنچه کردی تو به من هیچ ستمکار نکرد

گویا عشق شده سهمیه بندی که دگر
موتور قلب تو خاموش شد و کار نکرد



- – - – - – - – - – - – - – – - – - – - – - – -

می دونی حد فاصل خنده و گریه چیه؟

نمی دونی؟

دماغه!

- – - – - – - – - – - – - – - – - – – - – - – -

شهین ومهین واقدس

چلوکباب هفت دست

پیچ گوشتى وانبردست

مخلصتیم ما دربست

- – - – - – - – - – - – - – - – - – – - – - – -

زَوَّجتُکَ نَفْسی فی المُدَّةِ الْمَعْلوُمَه عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلوُم …..»

بگو: «قَبِلْتُ» !

الان که اینو خوندی به عقد موقت من در اومدی !

- – - – - – - – - – - – - – - – - – – - – - – -

خوش آن شبی که به پیش تو جان نثار کنم
برایت هر چه بخواهی بگو قطار کنم

اگر رضایت از اخلاق تو شود حاصل
شبی دو بوسه برای تو برقرار کنم

- – - – - – - – - – - – - – - – – - – - – - – -

به خانومه میگن چرا اینقده دماغت گندس خانومه میگه والا خواستم آیدان سفارش بدم اشتنباهی زنگ زدم لارجر باکس

امیررضا بازدید : 196 دوشنبه 14 شهریور 1390 نظرات (0)

 

۱-اصفهانيه موز ميخوره پوستش رو مي زاره لاي دفتر خاطراتش


۲-اصفهانیه در حال مرگ بوده از زنش می پرسه محمد کجاست ؟ زنش میگه : همین جا کنارت نشسته . میگه علی کجاست ؟ زنش میگه اونطرفت نشسته . میگه حامد کجاست ؟ میگه اونم همین جاست . یهو داد می زنه پس برای چی چراغ اون اتاق بی خودی روشنه ؟؟؟

 


۳-يه روز يه موش ميره خونه ي يه اصفهاني سو هاضمه مي گيره ميميره!!!!

 


۴-يك اصفهانيه جوهر خودكارش تموم ميشه ترك تحصيل ميكنه!!!

 

  


۵-اصفهاني يه با اتومبيلش وارد تعميرگاهي شدو به مکانيک گفت: لطفا يه استکان روغن توي موتور، يه ليوان آب توي رادياتور بريزين. مکانيک گفت: لاستيکاتون هم کم بادن اجازه بدين توش کمي سرفه کنم!!!

 

  


۶-اصفهانیه داشته نوار روضه گوش میداده میزنه آخر نوار ببینه شام می دهند یا نه!!!!!

 

 


 

۷-در هلند نمايشگاه گلي برپا شده بود و اصفهاني يه به نمايندگي از ايران در اين نمايشگاه شرکت کرده بود . مدتي که اصفهاني يه توي غرفه نشسته بودحوصله اش سرمي ره و براي سرکشي به غرفه هاي ديگه از غرفه خارج مي شه و مي ره سراغ غرفه ي هلند و از هلندي يه مي پرسه : ببخشين عمو شما چه گلي رو پرورش مي دين؟هلندي يه با افتخار مي گه : در کشور هلند ،ما گل لاله پرورش مي ديم.اصفهاني يه با خنده مي گه : اين که چيزي نيست. ما تو ي اصفهون بچه هامون کونشونو با اين گل شما پاک مي کنن... و از غرفه ي هلندي يه مي ره.هلندي يه مي ره سراغ غرفه انگليس و جريانو براش تعريف مي کنه. انگليسي يه مي گه : بگذار بياد خودم حسابشو مي رسم. اصفهاني يه سراغ غرفه انگليُسي يه مي آد و سوالش را تکرار مي کنه. انگليسي يه مي گه : ما در کشورمان گل رز پرورش مي ديم و 700 گونه رز داريم و... اصفهاني شيطون دو باره مي گه : اولا که گل رز بومي اصفهونه و ثانيا اين که چيزي نيست توي اصفهون ،بچه هاي ما کونشونو با گل رز پاک مي کنن. و از غرفه انگليسي ميره. آن دو تصميم مي گيرن که برن سراغ اصفهاني يه وهمين جوابو به خود اصفهاني يه تحويل بدن. با زيرکي و موذيانه خودشونو به غرفه ي اصفهاني يه مي رسونن و ازش مي پرسن : ببخشين توي شهر شما چه گلي پرورش مي شه؟ اصفهاني يه با خنده مي گه : توي شهر ما اصفهون کاکتوس پرورش ميشه ...حالا اگه ميتونين ، بيايين کونتونو باهاش پاک کنين!!!


۸-یه روز یه اصفهانی ازدواج میکنه برای اینکه خرجش کمتر بشه تنها میره ماه عسل!!!

 


۹-يه روز يه اصفهاني قرص اكس مي خوره ميره تو تاكسي دونفر را حساب ميكنه!!!

 


 

۱۰-اصفهانيه يه موز ميخوره تا يه هفته دستشويي نميره!!!


۱۱-يه وزنه محکم از بالاي يه ساختمون مي افته روي پاي يه اصفهاني، اصفهاني داد ميزنه:آخ! کفشم، اوخ!

 


 

۱۲-يه روز يه مردي در اصفهان در يه خانه اي را ميزنه و مقدار آب براي رفع تشنگي درخواست ميكنه دختر بچه اي دم در ميايد و يك كاسه دوغ خنك به مرد ميده ، وقتي مرد تا آخر دوغ را سر ميكشد به دختره ميگه كوچولو شما هر كه درب خانه تان را بزنه و آب بخواهد بهش دوغ خنك ميديد دختر بچه ميگه نه بابا ديشب مهمان داشتيم دوغ درستكرديم منتها سوسك افتاد توش براي همين چون مي خواستيم دور نريزيم داديم شما خورديد ، با شنيدن اين حرف مرد عصباني ميشه و ميزنه كاسه دوغ را ميشكنه، آنوقت دختر داد ميزنه و ميگه مامان - مامان اين آقائه زد كاسه غذاي سگمان رو شكست!!!


 

۱۳-از 5 راه ميشه تشخيص داد يه نفر اصفهانيه ، اول اينكه همشون زيرشلواري آبي راه راه مي پوشن ( البته شايد با خوندن اين مطلب سريع اونو عوض كنن ) ، دوم اينكه با خوردن هر قلوب نوشابه نگاهي به شيشه ميكنن به كجا رسيده ، سوم اينكه تا در بستني رو باز ميكنن سريع يه ليس به درش ميزنن ، چهارم اينكه وقتي براشون مهمون مياد دم در مي ايستند و به جاي اينكه بگويند بفرمائيد تو ميگن چرا نمياي تو ، پنجم اينكه من اصفهاني نيستم ، ولي چرا اين كار ها رو ميكنم؟؟؟؟


 

۱۴-بچه یه اصفهانی شکم درد میگیره میبرنش بیمارستان دکتره بعد از عمل از اتاق عمل میاد بیرونو میگه الحمد و لله عمل با موفقیت انجام شد و ما این سکه 5 ریالی رو از شکم بچه در اوردیم اصفهانیه میره جلو میگه آقای دکتر اول 5 ریال ما رو بدین حسابمون با هم قاطی نشه!!!


 

۱۵-يه روز يه اصفهاني موز ميخوره معده اش تعجب ميكنه!!!

امیررضا بازدید : 166 دوشنبه 14 شهریور 1390 نظرات (0)

حیف نون رفته بوده تئاتر، دوستش ازش می پرسه: چطور بود؟
حیف نون میگه: خوب بود، ولی آخرش رو نفهمیدم چی شد. قست اول که تموم شد یک پلاکارد نشون دادن که نوشته بود: “پرده دوم، دو سال بعد”
من دیگه حوصله نداشتم دو سال صبر کنم اومدم بیرون!
—————————

مگسه نامزدش رو می گیره تو بغلش، میگه: عزیزم! من تو را با هیچ گهى عوض نمی کنم!
—————————
تو شهر حیف نون اینا برای اولین بار چرخ فلک نصب می کنن. حیف نون به شهرداری زنگ می زنه می گه دستتون درد نکنه، از وقتی پنکه بزرگه رو نصب کردین هوا خیلی خنک شده!
—————————
به حیف نون می گن برو استخر شیرجه بزن تو آب، بعدش بیا بالا شامپو گلرنگ رو تبلیغ کن… خلاصه میره بالا و شیرجه میزنه، ولی از بخت بد سرش می خوره به کف استخر… بعد از یه مدت بالاخره میاد بالا، رو می کنه به دوربین، می گه: می خوام سالاد درست کنم!
—————————
حیف نون داشته برای دوستانش تعریف می کرده: “رفته بودم جنگل، که ناگهان یه خرس بزرگ دنبالم گذاشت، من هی می دویدم، خرسه هم هی پشت سر من می دوید و لیز می خورد… من هی می دویدم، خرسه هم هی پشت سر من می دوید و لیز می خورد…”
دوستاش می گن: “حالا خوبه تا اینجا رسیدی خودت رو خراب نکردی!”
حیف نون می گه: “پس فکر کردید برای چی خرسه لیز می خورد؟”

امیررضا بازدید : 204 دوشنبه 14 شهریور 1390 نظرات (0)

رشتيه با زنش دعواش ميشه و بدبخت خانم رو يك كتك مفصل ميزنه. فردا از شهرباني ميان، به جرم خسارت به اموال عمومي ميندازنش زندان

 


رشتيه در خونش ميزنه ورود افراد 18 سال به پايين ممنوع
ميگن چرا اينو زدي
ميگه ناموسمه بچه بازي که نيست

 


از رشتيه ميپرسن شگفت اورترين اتفاق زندگيت چي بوده ميگه: يه روز
وقتي از سر كار بر ميگشتم ديدم اصغر اقا تو مغازشه

 


از رشتي مي پرسن قبول داري شهيدان زنده اند, گفت : بله من پسرم
18 ساله شهيد شده ولي عروسم هر سال حامله مي شه


عاشقانه,جوک,جک,جوک و sms,جوک و اس ام اس,جک و اس ام اس,جک,اس ام اس باحال,اس ام اس جديد,اس ام اس جدید,اس ام اس جوك,جوك و اس ام اس,جوک اس ام اس

رشتيه ميگن پارسال واسه تولد زنت کادو چي بهش دادي؟؟ ميگه:بردمش کيش ...! ميگن بابا دمت گرم امسال چي کار مي خواي بکني؟؟ ميگه:هيچي ديگه ميرم که بيارمش.

 


رشتيه زنش زايمان مي‌کنه با دسته‌گل مي‌ره بيمارستان مي‌گه : مادر شدنت مبارک زنش مي‌گه : ممنون اميدوارم تو هم يه روز پدر بشي .

 


رشتیه میره خونه، میبینه زنش یه ساعت طلا دستشه،‌ میگه:‌خانم جان، اینو از کجا اوردی؟! زنه میگه: یه ساعت دادم یه ساعت گرفتم!!!

 


دخترِ رشتیه میره پیش مامانش میگه: مامان‌جون چه گردنبند خوشگلی داری، اینو بابام برات خریده؟! زنه میگه: من اگه به امید بابات بودم، الان تو رو هم نداشتم!!!

 


قزوینیه تو صف نون بوده، یه پسر خوشگل هم جلوش واستاده بوده. یه دفعه شاطره میاد بیرون، میگه: نون تموم شد! ملت هم میرن دنبال کار و زندگیشون و صف به هم میخوره. قزوینیه شاکی میشه، داد می‌زنه: نون تموم شد که شد! صف رو چرا بهم میزنید!

 


رييس جمهور ميره قزوين. مردم شعار ميدن دسته گل محمدي تو مدتي كه نيومدي چه قمبلي به هم زدي!

 


میگن یه یارو میره قزوین پولش از دستش میافته ولی جرات نداشته ورش داره یه پیرمرده داشته رد میشه میگه چیه بالام جان؟ خلاصه یارو میگه که آره می تر سم خم شم پولو وردارم ترتیبمو بدن پیرمرده میگه نه بالام جان این حرفا مال قدیمه مردم الان دیگه از این کارا نمی کنن ... خلاصه یارو تا خم میشه پولشو ور داره پیرمرده یه دفعه میره میزاره تقش!! یارو بلند میشه میگه مگه نگفتی این کارا مال قدیما بوده ؟؟ پیرمرده میگه خوب بالام جان منم مال قدیمم دیگه !!!!!

 


امیررضا بازدید : 164 یکشنبه 13 شهریور 1390 نظرات (0)

 غضنفر ميره کله پاچه فروشي، يارو بهش ميگه: قربون چشم بگذارم؟ غضنفر ميگه: نه «
آقا! حداقل صبر کن من برم قايم شم!
...................................................................

غضنفر به دختره ميگه بوس ميدي؟ ميگه نه! غضنفر ميگه به جهنم بخاطر خودت گفتم من «
خودم زن دارم
...................................................................

غضنفر رفته بود زيارت امام رضا. بعد از زيارت دستش را براي احترام روي سينه «
اش گذاشت و عقب عقب آمد بيرون. يه دفعه ديد که خورده به يه چيزي. نيگاه کرد
، ديد که يه تابلو است و روش نوشته: تبريز 5 کيلومتر!

 

غضنفر ميره پرنده فروشي طوطي بخره يه جغد ميکنن تو پاچش. مياد خونه بعد يه «
مدتي دوستش مياد پيشش ميگه: طوطيت حرف هم ميزنه؟ ميگه: حرف نميزنه، خوب دقت
ميکنه!!
...................................................................

به غضنفر يه ماشين مي دن که فرمونش سمت راست بوده بعد يه مدت ازش مي پرسن «
چطوره؟ ميگه خوبه ، فقط هر وقت تف مي کنم ميفته روي زنم

...................................................................

غضنفر داشته کباب درست مي کرده مي بينه يه گربه داره نگاه مي کنه داد مي زنه آي «
بلال شير بلاله
...................................................................

يه غضنفر مياد تهران يه دونه پرشيا صفر مي بينه ميزنه شيشه هاشو خورد مي کنه «
صاحبش مي گه چرا اين کارو کردي؟ مگه مرض داري؟ غضنفر مي گه اه مال تو بود
فکر کردم مال عصمته
...................................................................

غضنفر مي ره هيئت راش نمي دن خودش مي ره هيئت مي زنه هيچکس رو راه نمي ده «
...................................................................

يک بار يک غضنفر زنگ ميزنه تاکسي تلفني ميگه اقا ماشين داريد. مردي که پشت تلفن «
بوده جواب ميده بله. غضنفر ميگه خوش به حالتون ما نداريم
...................................................................

غضنفر باباش ميميره ميخواسته خاکش کنه جو ميگيرتش باراندازش ميکنه «
...................................................................

غضنفر داشته تو خيابون ميرفته، يه انگليسيه ازش ميپرسه: «
Sorry, do you know what «time it is? غضنفر هم که
تو انگليسي بيلمزِ بيلمز بوده، برميگرده ميگه: ايلده من که
نفهميدم چي گفتي، ولي محض احتياط، خوار مادر هر کی که.......!
...................................................................

 غضنفر رو برق 3 فاز مي گيره پرت مي کنه بلند مي شه مي گه: «
اگه مردين يه فاز يه فاز بياين جلو
...................................................................

غضنفر مي ره جبهه بعد از 2 روز برمي گرده.ميگن چي شد اينقدر زود برگشتي؟ «
ميگه: بابا اونجا به قصد کشت تفنگ بازي مي کنن
...................................................................

غضنفر واسه رفيقاس خالي مي بنده مي گه: من هر دو هفته يک بار مي رم ژاپن. «
رفيقاش مي گن اگه راست مي گي اسم يکي از خيابوناش رو بگو؟ غضنفر يه
خورده فکر مي کنه بعد مي گه: اهان خيآبون شهيد بروسلي
...................................................................

غضنفر ميره تو خيابون مي بينه نوشته: سيو همان سيب است... «
ميگه: دروغ ميگن پدر سگا ! خودم خوردم صابون بود!!!
...................................................................

غضنفر سفره دلش رو واسه دوستش باز مي کنه توش پر از نون بربري بوده.... «
...................................................................

به غضنفر مي گن شما ايميل دارين؟ مي گه نه خيلي ممنون «
 من تازه غذا خوردم نوش جان!!!
...................................................................

غضنفر تو جوي آب تف ميکنه ميره دنبالش پاشو بگذاره روش «
...................................................................

 غضنفر کدو تنبل ميخره ميگذاردش کلاس تقويتي «
...................................................................
 
 غضنفر ميره استاديوم، جاي اينکه فوتبال نگاه کنه مرتب سمت راست و چپ  «
بالاي سرش رو با تعجب نگاه مي کرده! بهش ميگن: چرا فوتبال
نگاه نميکني؟ ميگه: دنبال کلمه زنده ميگردم
...................................................................
 
به غضنفر مي گن اين ميس کال که مي گن چيه؟ مي گه نمي دونم والا  «
ولي فکر کنم يه واحد اندازه گيري باشه........مثل يه مثگال زعفرون
...................................................................

تو استخر اهنگ تايتانيک مي ذارن غضنفر غرق مي شه «
...................................................................

غضنفر تو خواب دعواش مي شه شب بعد با بچه محلاش مي خوابه «
...................................................................

غضنفر مي خواسته خودکشي کنه مي ره تو گلدون مي گه به من اب ندين «
...................................................................

غضنفر عاشق مي شه روي در خونشون تابلو مي زنه بزودي  «
در اين مکان عروسي برگزار مي شود
...................................................................
 
غضنفر رو برق مي گيره مامانش مي گه ننه جون ولش نکن همين بود که باباتو کشت «
...................................................................
 
غضنفر از تاکسي پياده مي شه درو محکم مي بنده مي گه پدر سگ خودتي.  «
راننده ميگه من که چيزي نگفتم.غضنفر مي گه بعدا که مي گي
...................................................................
 
غضنفر جلو در دبيرستان دخترونه ميوفته تو جوب واسه اينکه ضايع نشه  «
مي گه: هرکي منو دراورد مال خودش
...................................................................

به غضنفر ميگن اين خيابون کجا ميره ؟ «
ميگه من 40 ساله تو اين خيابون زندگي ميکنم تا حالا نديدم جايي بره
...................................................................

يه روز يه غضنفر که فلج بوده ميره مرقد امام رضا و داشته گريه «
ميکرده و از امام شفاعت ميخواسته که يه خانم هم مياد و کنارش دعا
ميکنه که اي امام معصوم من بچه دار نميشم کمکم کن تا بچه دار
شم , غضنفر عصباني ميشه و ميگه خانوم اينجا
بخش اورتوپديه , زنان زايمان اونطرفه
...................................................................

غضنفر مي ره دزدي تفنگو مي ذاره پشت گردن يارو مي گه «
تکـون بخوري با لگد مي زنم توکمرت
...................................................................

غضنفر با دوست دخترش رفته بوده بيرون يه دفعه مي خوره 
زمين واسه اين که کم نياره ميگه حرکتو حال کردي
...................................................................

غضنفر با کُت وزير شلواري تو خونشون نشسته بوده. ازش مي‌پرسند: «
واسه چي تو خونه کت پوشيدي؟ ميگه: آخه شايد مهمون بياد! ميپرسن:
پس چرا ديگه زير شلواري پوشيدي؟! ميگه: خوب شايد هم نياد
...................................................................

غضنفر ميره تو صف نونوايي، شاطره ميگه: نون تا اينجا بيشتر نمي‌رسه، بقيه برن. غضنفر  «
ميگه: ببخشيد ميشه جمع‌تر وايسين نون به ما هم برسه
...................................................................

به يه غضنفر ميگند چرا قبض اب وبرق را دوست داري ميگه  «
چون پشت اون نوشته مش ترک گرامي…!!
...................................................................

به غضنفر ميگن: از مسافرت چي آوردي؟ غضنفر ميگه: تشريف «
...................................................................

غضنفر به رفيقش مي گه من يه تمساح پيدا کردم چيکارش کنم؟ ميگه ببرش باغ وحش. «
فردا رفقيش مي گه برديش؟ غضنفر مي گه: آره. تازه امشب هم مي خوام ببرمش سينما
...................................................................

غضنفر خواب ميبينه داره بازي ميکنه زنش رو ميکشه ميره مرحله بعد. «
از خواب بلند ميشه ميبينه زنش جلوش نشسته ميگه اه سیو نکردم.
...................................................................

غضنفر از زمين و زمان گله مي کرده مي گه: چه دنياي بدي شده ادم  نمي تونه

به هيچ کـ..س اعتماد کنه از صبح تا حالا از 10نفر ساعت پرسيدم هر کدوم


يه چيز مي گن نمي دونم حرف کدوم رو باور کنم؟
...................................................................

به غضنفر مي گن نظرت راجع به گرون شدن بنزين چيه؟ غضنفر مي گه براي ما که فرقي نمي کنه  «
ما همون 1000تومن بنزين رو مي زنيم
...................................................................

غضنفرا براي کمک به حزب الله يه بازي فوتبال دوستانه ميزارن توي شهرشون البته با  «
بليت رايگان
...................................................................

غضنفر اسم نويسي ميکنه واسه موبايل… ميگه: خدا کنه نوکيا در بياد «
...................................................................

غضنفر مى ره خواستگارى به دختره يه بليط اتوبوس مى ده! بابائه دختره شاکى ميشه ميگه: «
مرديکه ي خر اين چيه؟ غضنفر:ميگه احمق ارائه ي بليط نشان دهنده شخصيت
...................................................................

بچه ي غضنفر به باباش ميگه: بابا چرا ما هم مثل بقيه با هواپيما نميريم کانادا؟ «
غضنفر ميگه: خفه شو بچه، شنا کن
...................................................................

به غضنفر ميگن اگه دنيار رو بهت بدن چه کار ميکني ميگه من فعلا مي خوام ادامه تحصيل بدم «
...................................................................

ترکا زنگ مي زنن قم. مي گن: يه امام جمعه برامون بفرستيد. قمي ها مي گن: امام  «
جمعه قبلي چي شد ؟؟ ترکا مي گن: اونو کشتيم امام زاده درست کرديم
...................................................................

مي دوني چرا دوتا ترک نمي تونن کنار هم بخوابن ؟ براي اينکه تا صبح دعوا مي کنن که  «
کي وسط بخوابه!!!

امیررضا بازدید : 181 شنبه 05 شهریور 1390 نظرات (1)




به یه آدامس میگن آرزوت چیه ؟
میگه : زیر دندون اصفهونی جماعت نیوفتم !!!




جواب کنکور میاد . غضنفر رتبش رادیکالی در اومده بوده !!!




از غضنفر می پرسن که برای بستن یه لامپ به چند نفر ترک احتیاجه می گه 3 نفر می گن چرا 3 نفر ؟ میگه: یه نفر میره بالا نردبون ، لامپ رو میگیره .. دو نفر هم از پایین، نردبون رو میچرخونن




شب اول قبر ازغضنفر میپرسن “خدای تو کیست؟” میگه اجازه بدین از فرصت مقایسه استفاده کنم





یارو لنگ بوده با کشتی میره سفر…وقتی برمیگرده رفیقش میگه خب سفر خوش گذشت؟؟ میگه نه بابا همش استرس داشتم هی می گفتن لنگرو بندازین تو آب؟




غضنفر ریش پروفسوری داشته میره پیش رفیقاش و بهشون میگه: هر سوالی دارین امر وز بپرسین فردا میخوام ریش هامو بزنم




به غضنفر میگن: یه میوه خوشمزه، آبدار و شیرین نام ببر. میگه: خیار! بهش میگن: خیار کجاش آبدار و شیرینه؟ ترکه میگه: شما اونو با چایی شیرین بخور، نظرت عوض میشه




غضنفر تصادف میکنه، ملت علاف میریزن دورش و شروع میکنن نظر کارشناسی دادن.

بالاخره بعد یک مدت افسر راهنمایی میاد، منتها اونقدر ملت هرکدوم واسه

خودشون چرت و پرت میگفتن که صدای افسره به جایی نمیرسیده. شاکی میشه،

داد میزنه: ساکت.. ساکت… ایلده دیگه اینجا کسی جز جناب سروان حق گه

خوردن نداره




یه روز مدیر مهد کودک به یکی از بچه ها میگه:

تو مامان داری؟ میگه نه!

میگه بابا داری؟ میگه نه!

مرده میگه پس چی داری؟ میگه جیش دارم!!!!





به یارو میگن: سیگار میکشی؟ میگه: نه

میگن: مشروب میخوری؟ میگه: نه

میگن: قماربازی میکنی؟ میگه: نه

میگن: سینما میری؟ میگه: نه

میگن: رفیق بازی میکنی؟ میگه: نه

میگن: پس وقت بیکاری ات رو چه جوری پر میکنی؟ میگه: دروغ میگم




یه لره که پولدار بوده بچشو میبره مهدکودک لندن خارجى یادش بدن سال بعد میره سراغ بچه اش نرسیده به مهد کودک بچه هاى لندنى داد زدن: ممتقى بوات اما !




لره موقع مرگش بچه هاشو جمع میکنه بهشون یه چوب میده میگه بشکنید میشکنن. بعد یه دسته چوب میده میگه بشکنید میشکنن . بعد یه دسته بیل میده میگه بشکنید میشکنن . بعد 10 تا دسته بیل میده میگه بشکنید میشکنن. مفتول میده میشکنن . تیر اهن 18 میده میشکنن . میگه کره خرا لر بازی در نیارین میخوام نصیحتتون کنم




یارو لب دریا همش داد میزد آفرین، ما شالا …. ،ازش میپرسن چه کار میکنی؟ میگه :پسرم 1 ساعته رفته زیر آب هنوز بر نگشته …عجب نفسی داره




یارو می ره بانک می گه: آقا کل موجودی منو بدین همشو می گیره میشماره می گه:درسته بذار سر جاش!!




یارو پسرشو می بره آزمایش کنه تا معلوم بشه دیوونه هست یا نه . دکتر به پسره میگه برو با این آبکش آب بیار . یارو می گه:پسرم خسته ست بذار خودم بیارم !!




یه اصفهانیه رو به جرم قتل زن و مادر زنش داشتن محاکمه می‌کردن! قاضی بهش می‌گه: شما مظنون به قتل همسرتون توسط ضربات چکش هستید! یهو یکی از افراد بسیار محترم جامعه از پشت دادگاه داد می‌زنه: ای کثافت بی شرف! دوباره قاضی می‌گه: در ضمن شما مظنون به قتل مادر زنتان با ضربات چکش هم هستید! دوباره اون فرد محترم می‌گه: ای آشغال کثیف! قاضیه این دفعه دیگه عصبانی می‌شه و می‌گه: آقای فرد محترم جامعه! می‌دونم که به خاطر این بی رحمی و جنایت چقدر از این آقا بدتون میاد، اما اگه یک بار دیگه از این حرفای رکیک بزنین ناچار می‌شم که از دادگاه اخراجتون کنم! فرد محترم می‌گه: مساله این نیست که ازش بدم میاد، مشکل اینه که من 15 ساله‌ که همسایه‌ی اینام و در طی این 15 سال هر وقت خواستم ازش چکش قرض بگیرم، گفته که ما چکش نداریم




بلیط های اصفهان از 20 تومن به 10 تومن کاهش پیدا می کنه، اصفهانیا اعتراض می کن. ازشون می پرسن واسه چی اعتراض کردین می گن چون قبلا که پیاده می رفتیم 20 تومن به نفعمون بود، اما حالا 10 تومن به نفعمونه





یه آبادانیه با یه فرانسویه راه می رفتن، فرانسویه می گه: ما ایفل رو ۱ ماهه ساختیم، فلان جا رو ۲ ماهه، خلاصه، هی گفت و گفت تا این که آبادانیه چشمش به برج آزادی افتاد، یهو گفت: ای بابا، این که الان اینجا نبود!!!




دکتر از دیوانه پرسید: تو رو برای چی به تیمارستان آوردند؟ دیوانه گفت: بدون هیچ دلیلی، فقط به خاطر اینکه من معتقدم جوراب نخی خیلی بهتر از جوراب نایلون هست. دکتر گفت: این که دلیل نشد، منم معتقدم جوراب نخی بهتر از جوراب نایلون هست. دیوانه گفت: چه جالب! راستی شما جوراب نخی رو با سس سفید می‏خورید یا با سس گوجه فرنگی؟




فیله و مورچه هه باهم ازدواج می کنن فیله می میره مورچه هه میگه: بدبخت شدم حالا باید تا آخر عمر براش قبر بکنم




یکی یه روباه مرده می بینه به خودش میگه خوب شد مرده وگرنه گولم می زد !




یه نفر میره دکتر میگه آقای دکتر هیچکس منو تحویل نمی گیره. دکتره میگه: نفر بعدی

 

امیررضا بازدید : 194 شنبه 05 شهریور 1390 نظرات (0)

 

چهار جمله که حوا نمی تونسته به ادم بگه

 

 

آدمت می کنم

 

 

از شوهر مردم یاد بگیر

 

 

من قبل از تو 100 تا خواستگار داشتم

 

 

میرم خونه مامانم

تعداد صفحات : 4

درباره ما
Profile Pic
ما قصد احانت به هیچ ایرانی را نداریم و این وبلاگ ربطی به سیاست ندارد
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    شما کدام جک ها را دوست دارید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 112
  • کل نظرات : 34
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 11
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 59
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 65
  • بازدید ماه : 128
  • بازدید سال : 310
  • بازدید کلی : 27,243
  • کدهای اختصاصی
    جدید ترین جوک ها